امروز عروسی یک از فامیلای نزدیک منه . الان دقیقا سه چهار روزه شوهرم به شدت باهام سر سنگین شده . نه کار بدی کردم . نه رفتار بدی داشتم . چند روز پیش اومد کلی صحبت کرد ، از توی حرفاش فهمیدم ۲۰ میلیون بدهکاره . خواهرم ی قرعه کشی خونگی داره که دقیقا ۲۰ تومنه . گفتم اون رو میگیرم میدم بهت . حالا جدای از این حرفا احساس میکنم خیلی بهش خوبی زیادی کردم . بخدا خیلی بهش محبت کردم . درسته وظيفه همسر محبته . اما احساس میکنم داره یک طرفه میشه محبتم
میخواد جنگ راه بندازه عروسی نرید
اون سرسنگین شدن شگردشه. اینطوری کنترلت میکنه. اصلا بهش اهمیت نده
دنبال بهانه س که عروسی نرید
بله مردا وقتی زیاد توجه میبینن هار میشن در مورد عروسی فامیل هم طبیعیه زیاد دوست ندارن برای فامیل زن شوق وذوق کنن
ببین من بنظرم ادما مخصوصا مردا محبت زیادی رو بالا میارن.یه کم کم محلی کن ،برای خودت ارزش قائل شو.سر خودتو گرم کن
آره نیکی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند .مرد هدیگه خودش قرضش رو میده
باز طرف همسر میخواد دو قرون خرج کنه اخماش رفته توهم ...یادت باشه این رفتاراش و بعدها بزن تو روش وقت جشن اقوامش
محبت زیادی بشه
میشه وظیفه
یکم محبت کردن رو هم باید مدیرت کرد!
حالا میخواد همسر باشه میخواد هر کسی باشه
به اندازه جنبه باید محبت کرد که طرف بفهمه!
مثل ترارزو یا هر چیزی که ظرفیتش مثل عدد ۸۰ هستش
شما بیای ۱۰۰ رو بهش بدی
۲۰ تاش رو اصلا درک نمیکنه 😑
چی گفتم 😂
خلاصه که از از ظرفیت طرف باید کمتر محبت کرد که درک کنه
نشه وظیفه
اصلا پاپیچ ش نشو دوروبرش نباش میخواد عروسینری و زهرکنه امشبو ولی تو زرنگ تر باش هر چی گفت بگو امشبتموم شه بغد
دقیقا عین شوهر منه ،خیلی حقه بازه ،بدم میاد از این کارش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز