اواخر دی ماه بود و هوا سرد
هرشب دورهمی و مهمونی بودیم با دوستامون
وارد هفته ی چهلم شده بودم اما خبری از درد و انقباض و هیچی نبود
هرچی پیاده روی میکردم و حتی از سربالایی و پله بالا و پایین میرفتم نه کیسه آب پاره میشد نه دردی شروع میشد
هر شب کلافه بودم نمیتونسم بخوابم تا صبح ده بار دسشویی میرفتم و به شدت سنگین بود شکمم
گاهی ب سرم میزد که پاشم جاکفشی رو بلند کنم شاید کیسه ابم بترکه و بچم ب دنیا بیاد اما بازم پشیمون میشدم