امروز صبح زود وقتی از سرکار برگشتم خونه دیدم با کلی ذوق مادرم اومده یه کیف و کفش نشونم میده، میگه اینارو برای خانومت خریدم، بلاخره توی نامزدی و مراسما که میشه باید کلی هدیه بخری بدی دیگه منم از الان دارم برات کم کم وسیله میخرم، یه لبخندی زدم و تشکر کردم ازش، از طرفیم دلم سوخت که با این وضعیت حالاحالاها و شایدم کلا زنی در کار نخواهد بود
مادرن دیگه، کلی آرزو و ذوق دارن برای بچه هاشون...
خدا به همشون سلامتی بده🙏