من هروقت صدقه هام جمع میشد میرفتیم سبد غذایی میگرفتیم برا بی بضاعت
این دفعه ب شوهرم گفتم بیا بریم لوازم التحریر بگیریم در نتیجه همه صدقه های خودمون و چند نفر و جمع کردم رفتم برا یه بچه کلاس اولی ک باباش بیکار بود و شوهرم ازش پرسید برای پسرت لوازم التحریر خریدی گفت نه
من 800 پول داشتم حدود 700 و خورده ای همه چیزززز واسه اون بچه خریدم حتی قمقمه آب و ... کامل
تازه یه چیزی هم اضاف اومد
گفتم حال خوبم رو باهاتون تقسیم کنم خیلی حس خوبیه