پدر شوهر معتاد 😮‍💨

دهن مارو سرویس کرده از مادر شوهرم طلاق گرفته دهن نامزدم سرویس کرده یه بار انقد برای پول اومد جلوی در نامزدم گریه کرد هعیی بهش توهین می‌کنه میگه دست از سرم بردار بجای اینکه ب من کمک کنی زنتو بچه هاتم. انداختی سر من خدت حداقل آویزون نباش برو یه شهر دیگه مادرشوهر از ما انتظار داره برادرش تا یه مدت پیش از نامزدم پول تو جیبی می‌گرفت انقدرم ک پرو تشریف دارن حد و مرز ندار انکار‌وظیفه این بنده خداست نزدیک عروسیمونه باباش تا جایی که یادمه برای اولین بار ۱۰ م بهمون داد ماهم رفتیم بیانه دادیم انداختنش کمپ الان هعیی زنگ زنگ پول منو بدید الان زنگ زدم نامزدم اعصابش خیلی خورد بود می‌گفت دارم بابامو می‌زارم ترمینال بره خونه داداشش کم کم الان بهش ۲ م پول تو جیبی هم داده چیکار کنم دارم حرص میخورم بخدا مامانش دم عروسی یه هزار تومنی بهمون کمک نمیکنه قشنگ هم از پس مخارح‌و ... برمیاد عروسی دخترش و یه تنه گرفت انقد این طرف اون طرف دوییده بود که نگو ما به یهع ورشون نیسیم فقط تو مخی هاشون و ناله هاشون برای ماست آلن مامانش تموم دغدغش خرید رب برای خونشع میگه مهمون قرارع بیاد چند کیسه برنج زاپاستسع بازم میگه باید برنج بخریما آخه خب پزید خود ا بزنه پس کلت دو نفر مهمون از راه دور نداری چرا تو این وضعیت هم ب فکر کندنی