2777
2789

الان یه پست تو اینستا دیدم درمورد اولین حمام بعد از زایمان چه احساسی داشتین کامنتای مامانا خیلی جالب بود یکی بچه اش رو اصلا ب خونه نیوورده بود و یکی دیگه فقط از همراهی خواهرش یا مادرش تشکر میکرد یکی ب خودش افتخار میکرد ک بعد از اونهمه درد بچه اش رو صحیح و سلامت بغل گرفته بود....

و اما تجربه خودم خیلی خوب نبود 

 یه هفته قبل زایمان مامانم از شهرستان با مشکل قلبی بلند شد اومد پیشم و اون روزا شوهرام بدترین واکنشها رو نسبت ب مامانم داشت هی سکوت کردم و چون هفته های اخر بود حرص خوردم 

امان از وقتی ک زاییدم از همون لحظه ای ک رو تخت گفتن بشبن و بعدش پاشو راه برو افسردگی سراغم اومد رو رفتارهای شوهرم فوکوس کردم و دیدم چقد ب مامانم بی احترامی میکنه  خودم  شیر نداشتم و بچه گشنه میموند

 فقط اشک میریختم

وقتی پاشدم از تخت راه برم لباسی ک‌تنم بود پشتش باز بود من گفتم کمکی نمیخام خودم پا میشم مامانم رفته بود دنبال آبجوش در اتاقمون باز بود یهویی چنتا همراه بیمار از در اتاقمون رد شدن و اصلا ب اتاق ما نگا نکردن ولی شوهرم همونجا با صدای بلند هزارتا فحش نثار مامانم کرد ک چرا درو باز گذاشته

یا وقتی ک مرخص شدیم با بچه و یه عالمه وسایل و مامانم و خواهرم از آسانسور بیمارستان اومدیم پایین دیدیم شوهرم  غیبش زده 

نگو اقا ماشین نیوورده بود و رفته بود دنبال ماشین دربستی تا بیاره دم بیمارستان 

حالا فاصله خونه تا بیمارستان با ماشین ۵ دقیقه بود اونم تو شهر بزرگی مث تهران  با شکم پاره ده دیقه وایسادیم تا اقا اومد....

خلاصه از این قبیل رفتاراا خیلی خیلی داشت وقتی برای اولین بار بعد زایمان رفتم حموم 

فقط نشستم رو صندلی و مدام گریه میکردم

شیر آب باز بود و اشکام پایین میریخت 

تصمیم گرفتم ب مامانم زودتر بگم برگرده شهرستان تا بیشتر از این اذیت نشه 

هیچوقت  شوهرمو نمیبخشم

اون روزا تموم شد ولی افسردگی بعد زایمانم ب لطف رفتارهاش تا ماه ها باهام موند

اولین حمام بعد زایمان فردای زایمانم بود که مرخص شدم اما بچمو نگه داشتن بیمارستان بخاطر زردی

اومدم خونه چندساعت خوابیدم پاشدم دوش گرفتم عصرش بابام و داداشمینا اومدن دیدنم 😍 با اینکه بچه رو نیاورده بودیم اومدن خودمو دیدن

به کجا خواهی رفت با این ویرانی که خودِ تویی...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دورت بگردم خدا بگم چیکارش کنه میتونم درکت کنم چ موقعیت وحشتناکی و تجربه کردی دیگه بش فکر نکن هیچ وقت فراموش کن می‌دونم فراموش نمیشه ولی دیگه بش فکر نکن🫂

👈من 👉 آدمی هستم ک اخلاقمو با شعور طرف ست میکنم 🚫پس🚫 اگه یه وقت از اخلاقم ناراحت شدی یه نگاه به شعورت بنداز✌️
چه عالی برات ارزش قائل شدن 🌹

اره خیلی برام ارزشمند بود شیرینی هم گرفته بودن 

اخه ادم حس میکنه اطرافیان میان فقط بچه رو ببینن

دو روز بعد که بچه رو اوردیم بازم اومدن 

به کجا خواهی رفت با این ویرانی که خودِ تویی...

هیچوقت خاطرات گند بعد از زایمانم‌ رو فراموش نمیکنم لعنت به همهشون💔

غصه ی رفتن تو داده برباد باد مرا...باورم نیست چنین برده ای از یاد مرا...تا دلی هست بیا،رفتم از دست بیا...بغض تو راه نفس های مرا بست بیا...روحت شاد پدرم🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز