همسر من خیلی دست و دلبازه درحدی که وقتی دوست بودیم همیشه برا خانوادش کلی خرج میکرده
ولی بعد ازدواجمون چون خانوادش برام هیچ کاری نکردن منم نزاشتم تو مناسبتا برای برادرزاده هاش کاری انجام بده و چون راهمون دوره وقتی میرفتیم خونه مادرشوهرم کلی خرید میکرد ولی بعد من گفتم خرجمون زیاده باید خرجاتو کنترل کنی دیگ اونم نخرید
یبار مادرشوهرم اومده بود اینجا کلی براش خرج کردیم
لباس و هزینه مهمونی رفتنش و... بعد رفتنش پولارو نقد گذاشته بود رو میز همسرم دزدکی برداشت گذاشت تو چمدونش
منم ناراحت شدم بعدا گفتم من راضی نیستم به این کارت
تو میدی به مادرت اونم میبره برا نوه هاش خرج میکنه تاحالا یبارم برا من کاری نکردن (هرچند خیلی احتراممو داره)
ولی حس میکنم با این کارم سطح خودمو اوردم پایین هم دلم میگیره میگم خب پدر مادرشن زحمتشو کشیدن نباید انجوری بگم