تا کی دنبال کثافت کاری

بر اساس سلسله مراتب مازلو برخی نیازها در رده های پایین تری قرار دارند و تا برطرف نشه فرد به نیازهای دیگه توجه نداره. نیازهای جسمی و جنسی در رده پایین تر هستند. 

بر اساس نظر فاگ افراد اصولا تنبل هستند. 

بر اساس نظریه شکاف دیجیتال افراد با تحصیلات پایین تر از فضای مجازی برای سرگرمی استفاده می کنند تا ارتقا سطح دانش خودشون. 

بر اساس این سه نظریه افراد به محتوای نامنتسب و بی محتوا و کاذب تمایل بیشتری نشون میدن تا محتوای ارزشمند. از طرف دیگه محتوای بی ارزش سطحی هست و نیاز به تفکر نداره. اما محتوای ارزشمند نیاز به تفکر داره. اصولا افراد مایلند زیاد از تفکر خودشون استفاده نکنند (بر اساس اصل کمترین کوشش) مگر اینکه فرد مهارتهای تفکر فلسفی رو داشته باشه. 

منو یاد فیلم عشق در بعدازظهر انداختی

توصیه میکنم فیلم رو ببینی. فیلم سیاه سفید هست و در نکوهش خیانت و پاکی و مقدسی عشق میپردازه. آندری هپبورن بازی میکنه. نقش پدر در این فیلم بسیار سازنده و در جهت حمایت درست از دختر هست. 

بله متاسفانه افراد برای خوشی های لحظه ای به محتوای سطحی روی میارن و بهونه شون هم این هست که زندگی سخت شده و با همین محتوای بی ارزش حداقل یکم شاد میشیم. توجه ندارند که چنین محتوایی ضررش بیشتر از سودش هست. 

آره کرونا باعث شد راه ارتباطی با دنیا از طریق تلفن همراه باشه. ولی الان والدین باید محتوای ستلم در دسترس بچه ها بذارند. کتاب داستان خوب. انیمیشن خوب و گفتگو بعد از اون. عضویت در کانالهای فرزندپروری و مشاوره گرفتن. در مورد بزرگسالان به نظرم چیزی که خیلی میتونه مفید باشه همون حاسبوا قبل ان تحاسبوا هست. اینکه شب به شب فکر کنی چه کارهای مفید و مضری انجام دادی. چه چیزی باعث رشدت شده و چه چیزی فقط وقتت رو طلف کرده. 

فیلم فارغ التحصیل برای افرادی که درگیر روابط نادرست هستند کمک میکنه اما با گفتگو. چون فرهنگ امریکا با ما متفاوته و نباید اینطور تصور بشه که پس یه نوع رابطه ای که در فیلم تایید میشه رو ما هم کیتونیم داشته باشیم. 

فیلم قدیمی هست فکر کنم دهه ۴۰ یا ۵۰ میلادی. در مورد مرد مجرد ثروتمندی که با زن های مختلفی روابط پنهانی داره و از شرایط راضی هست. تا اینکه دختر جوانی باهاش آشنا میشه و دختر که از تمام روابط مرد با تمام جزییات آگاه هست برای اینکه جلوش کم نیاره شزوع به دروغ گفتن میکنه و وانمود میکنه با مردهای زیادی ارتباط داشته. مرد به دختر علاقه مند میشه اما میره پیش یه کاراگاه خصوصی که در مورد دختر بیشتر بدونه. از قضا اون کارگاه پدر دختر هست. به مرد میگه اگر بهش علاقه نداری و دوستش نداری رهاش کن و برو. مرد تصمیم میگیره بره اما در آخرین لحظه متوجه احساس واقعیش میشه و لحظه سوار شدن به قطار تصمیم میگیره با دختر ازدواج کنه. 

بهتره با انجام کارهای کوچیک که تواناییش رو داری خجالت رو کنار بذاری. مثلا اگر میتونی در مورد یه موضوعی بحث کنی توی گروه های هم سن و سالت شزوع کنی به حرف زدن. تعریف کردن درباره فیلم ها یا کتابهای خوب در گروه همسالان یه راه حل موثره. 

ممنون از لطف و از دعای خوبت.