پسرای الان عقلشون فقط ظاهرو میبینه بخش بزرگ به وجودآوردنده ی این مشکلات خانمها هستن با عمل های زیبایی که میکنن مردا رو پرتوقع کردن دیگه کسی که ساده باشه یا پولی نداشته باشه خرج ظاهرش کنه خریدار نداره یا کنار گذاشته میشه
حالا مردا خودشون یه اصلاح میرن دیگه خودشونو برد پیت میبینن ولی خانم هزار جور عمل داره بازم آینه دستشه داره رو خودش عیب میذاره
اسی خوندم چندتا صفحه اولو.......
خیلی تو زندگی کم توقع بودی که پررو شده البته ببخشید نمی‌گم مردتو بذار لای منگنه اما این‌همه کوتاه اومدنم خوب نیست
انقدخودتو حقیرکردی فمرمیکنه ارزشش زنهای بسیارزیبا و پولداره درصورتی که خودتو از سرش زیادی
اولین قدم برای نجاتت قویذشدنه
اول باخانوادت صحبت کن مخصوصا بابات باید ازت حمایت کنن
بعدم مهریت بذاراجرا و درخواست خونه مستقل بکن تو دادگاه
وبگو زندگیمو دوست دارم
همچین که قدرت تو رو ببینه تازه به چشمش میای
اگرتغییرکرد چه بهتراگر بازم گف جداشیم. دیگه زار و حقیر ازخونش نمیای بیرون توروخداقوی شو
تودیگه اونو کامل شناختی حاضره بهدخونه مجردی پول بده ولی برای تو خونه نگیره
توخونه مادرشورت بیماری هم که گرفتی قدر هم که نمیدونن سنت بیشتربشه شرایطط سخترمیششه قوی شو قوی شو
دقیقا....
اصلا نمیدونم چع مرد چه زن قبل ازدواج مگه کورن که ظاهر همو نمیبینن....
بعدشم در طول مدت زندگی آدم تغییر میکنه ، چاق میشه لاغر میشه، این قصه ی ازدواجه حتی ممکنه آدم تو زندگیش چیزای بدتریم پیش بیاد که سلامتی و ظاهرش و ازدست بده...
و قطعا کسی که ازدواج میکنه باید فکر کنه به این چیزا
چون آدما وسیله نیستن
اگرم بخوای تموم کنی مث آدم حق و حقوق طرفو بده و تموم کن
این نامرد بازیه هر دقیقه در مورد ظاهر یا موقعیت اجتماعی طرف که قبلا دیدی انتقاد کنی و با روح و روانش بازی کنی
همش پیش خودم میگم خوب شوهرم حق داره هر کی جا شوهرم بود من نمیخواست انقدر کامل نیستم از لحاظ زیبایی الان همه پرتوقع شدن ،یا من ادم شاد نبودم کسل کننده بودم ،این دو سال اخرم مریص شدم البته قبل بیماریامم شوهدم همین بود ...مدام دارم خودم سرزنش میکنم فک میکنم اگه شوهرم یکی از دخترا بیرون که هر چی که من ندارم اون داره رو بگیره خیلی خوشبخت میشه این من بودم که کامل نبودم نتونستم باشم یعنی
