کاش به اونم بگی منو اذیت نکنه منم دوست دارم باهم خوب باشیم
مثلا چندتا از خصوصیات دخترم که باهاش مشکل دارم رو بگم تو قصاوت کن
به شدت پر حرفه هر اتفاقی تو خونه افتاد میره به مادرشوهرم میگه
مادرشوهرمو میندازه به جون زندگیمون
تا یکم بهش محبت میکنم میگه مادرجون بهتر توهه
میخوام ببرمش خونه مامانم میگه بدم میاد فقط خونه مادرجون میام باهات
وقتی عمه و عموشو میبینه میشینه از بدیهای من و باباش جلوشون میگه بخاطر جلب توجهشون و اونا کیف میکنن
اونا هم میبینن با من بده بهش بیشتر محبت میکنن جذبش میکنن
و وقتی میبینه اونا از من بدشون میاد دوتا میزاره روش میره پیششون بگه
موصوع اصلی حرفاشونم تفاوت های اعتقادیه که اونا مذهبین من زیاد نیستم
بچه هم نیست 10 سالشه
با وجود اینکاراش هنوز ببخشمش.؟