چیه فکر کردید ما نداریم و فقط خودتون باکلاسید؟
خیر
ما داریم خوبش هم داریم
الان با رسم شکل معرفی شون میکنم که ببینید
شماره یک:
مورچالو ها
عزیزانی که از اول زندگی مون ما رو تنها نذاشتن و در غم و شادی مون شریک بودن. فرشامون رو برامون تمیز میکنن.با فدا کردن جونشون یادمون میندازن در وسایل رو خوب ببندیم. نمونه اش شربت البالویی که چند روز قبل برای همیرم درست کردم و ایشون تا جرعه اخر فکر میکردن توش سیاه دونه داره.
ما اول یه کم مبارزه کردیم که به گل خوردیم و بعد دیگه الحمدلله اونا موافقت کردن ما توی خونه شون زندگی کنیم. اخرین مبارزه مون هم این بود که همسرم توی یه نعلبکی براشون تله عسلی گذاشتن بعد پل چوبی تعبیه کردن که بتونن از نعلبکی برن بالا. بعله همسرجان عمران خوندن!!!!
الان دیگه هر از چند وقتیه که اگر زیاد بشن یه تعداد رو با جاروشارژی زنده گیری میکنیم و میبریم توی محوطه ازاد میکینم. الحمدلله گازو و نیشو نیستند.
شماره دو:
پرویز ها
این جناب ها که در انواع پرویز ساده، خرپرویز و خسرو پرویز(سبز و خوشرنگ) ارائه میشن، غالبا از سهل انگاری من در بستن در توری بالکن سواستفاده میکنن و میان توی خونه. اگر به حرف همسر گوش بدن و به بیرون هدایت بشن که فبها. وگرنه چرخه عمر خودشون رو به خوبی و خوشی توی خونه طی می کنن و جسدشون بعد مدتی پشت مبل و جاهای صعب العبور خونه پیدا و تشییع شه. ما ازشون گله نداریم. خدا هم ازشون راضی باشه.
شماره سه:
بینام بیصدا بی آزاران
این موجودات عجیب اولین بار توی حمام مشاهده شدن. البته آخرین بار هم همونجا دیده شدن. نه صدا دارن. نه نیش میزنن. نه گازو هستن .نه هیچ کاری میکنن. فقط ادمو نگاه میکنن. من قصد نداشتم حضورشون رو رسمی کنم ولی وقتی چند روز قبل راه حل از بین بردنشون رو پیدا کردم و از همسرم خواستم تا کمک کنن، ایشون یهو بغض کردن و گفتن ولی من دوستشون دارم! و اینجوری شد که دارم سعی میکنم با نظارت این عزیزان حمام کنم. خدا حفظشون کنه که دل همسرم رو شاد نگه داشتن.
راستی اسمشون هم مگس پروانه ای هست. گویا اون قدیما که حرف هم میزدن اهل احساسات لطیف و شعر و شاعری بوده اند.
همین دیگه
حالا دیدن چه با کلاسیم؟
شما چه حیوان های خانگی دارید؟