2777
2789
عنوان

یکی بیاددردو دل کنیم

209 بازدید | 45 پست

ازاول ازدواجمون حس تنهایی میکردم..من هم آدم باحالی هستم هم شکموعم هم پایه همه چیز..برعکس شوهرم اصلللاشکمونیس مثلا یه شب دوتایی باهم نشستیم همه چی آوردم ازهیچ کدوم نمیخوره فقط چایی رو زوری انگار که زهره مار داره میخوره..ولی توجمع خونوادش یدونه مثلا سیب میارن عین وحشیاحمله میکنه انگار هیچی نخورده تااونموقع..بعدمثلاناهارپوره سیب زمینی گذاشتم همچین بااشتهامیخوره ولی غذایه خوب پختنی با یه حالت ناراحتی میخوره انگار که تازه خبره فوت یکیواوردن اشتهایه منم میزنه کورمیکنه..انگار مریضی چیزیه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2799
چمه مگه دیگه چی ازم انتظارداره

هیچوقت نفهمیدم🙂من خودم مجردم ولی پارتنر زیاد داشتم هیچ وقت نفهمیدم چرا حسی بهم نداشتن 

این سوال تو سال هاس توی ذهنمه 

من که گفتم یه بارون بزنه داغون میشم من هنوزم دلتنگ لحظه هامون میشم🖤
موقعی خواستگاری رفتارش چجور بود چجوری ازدواج کردین؟

موقع خاستگاری آدم نمیفهمه که چجوریه تااومدیم سرزندگی معلوم شد..سنتی..انگارخودشودوس نداره فقط میخادبره مهمونی وول گردی..اصلاخوشش نمیاددوتایی باهم بریم مسافرت

وای دقیقا نامزد منههر غذایی رو نصفه میخوره بعدشم میگه وای معده ام حالمو بهم میزنه

خب بعضی ها معده شون حساسه اینجوری براش نگو گناه داره

دوست عزیزم ممنون میشم تو تاپیک های غمگین من پست نذارید چون جوابی ندارم که بدم شرمنده♥ امیدوارم همیشه شاد باشید🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792