ما جنوبیم اما گاهی رو ندیدم که شام غذا خوب درست کنه غیر از مهمون داشته باشند همش شام آماده میخوریم اما اینجا میبینم ظهور یه غذا درست میکنند شب هم دوباره درست میکنند
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
ظهر نه ظهور،، منم معمولا ناهار زیاد میزارم برای شام هم میمونه ما چون دو نفریم گاهی وقتا هم دو بار میپزم بستگی به حوصله من داره اما در کل غذای بد نمیخوریم حتی شام چون همسرم هیچ چیز گیاهی و آماده نمیخوره ته تهش که چیز حاضری بخوریم تن ماهی یا سوسیس با سیب زمینی سرخ شده است اما از اون طرف من عاشق لوبیا سبز و بامیه اینام عاشق کشک بادمجان هستم اما تو این دوسال اصلا نزاشنه من بپزم🥺
نه من شمالی هستم ماهم ظهر غذای سنگین میخوریم و شام درحد نون و سبزی و املت. همین جوریشم من اضافه وز ...
درستش اینه که در طول روز وعده هایی بخوریم که معده توانایی هضمش رو داشته باشه.
مثلا اگر یه وعده قرمه سبزی خوردیم یکی دو وعده بعدش سبک باشه تا معده بتونه اونو هضم کنه..
همین مسیرتون مسیر درستیه❤️
عاشق شدهام.شکست خوردهام. پیروز شدهام.اشتباه کردهام.انتقام گرفتهام. تحقیر شدهام. دوست داشته شدهام.به من عشق ورزیدهاند. زیرابم را زدهاند. از کار بیکار شدهام.دستم را گرفتهاند. سفر کردهام. وحشت کردهام.از ته دل خندیدهام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیدهام. دیوانهوار رقصیدهام. خدا را گم کردهام. خدا را دوباره پیدا کردهام.سقوط کردهام. در منجلاب دست و پا زدهام.نفرت ورزیدهام. از خودم متنفر شدهام. خودم را دوست داشتهام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شدهام. برای ادامهی یک زندگی جنگیدهام.نفرتهایم فروکش کردهاند.کتاب خواندهام. فیلم دیدهام.فریاد زدهام.گریه کردهام. دوست داشتهام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شدهاند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کردهام. بدنم را به سبک خودم دوست داشتهام.هورمونهای مادرانهام فعال شدهاند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشتهام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبودهام و چیست زندگی جز همهی اینها... 🍂🔮