2777
2789
عنوان

امروز تو بازار یه اقایی اومد کرم ریخت

| مشاهده متن کامل بحث + 600 بازدید | 53 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

صدامو بردم بالا گفتم مگه کوری بی شرف فک کردم خانم پشت سرمه داری همچین غلطی میکنی گفت نه داشتم رد میش ...

خوب کردی آفرین، اگه ساکت بمونی پرررو میشن 

🌈🌧️🐆💔🩸🌷🕊️🤍🌱...... تعلیق نکن نینی یار خسته‌م کردی 😠 این پنجمین کاربریمه دیگه شماره ندارم 😏😏....به شـادی می رسیم از غـم همینجوری نمی‌مونه 🥂🕊️ 🤍 خداوندا این سرزمین را از ظلم و ستم و جهل و فریبکاری و خرافات محفوظ بدار 🤲 الهی آمـــــین 😇
خواهش میکنم اینطور مواقع نترسین و ساکت نمونین

آخه من یه مورد دیدم خانمه متوجه شد داد زد مرده هم معتادبود ولات .بدتر صداشو برده بود بالا فحش مداد 

لایک نکنید .توروخدا 

ما تو بازار بودیم بعد خیلی شلوغ شد یکدفعه یه خانومی نوزادش تو بغلش بود بعد یه آقایی همش خودشو از پشت می‌چسباند بهش از عمد و دست می‌کشید رو بدن خانم به بهونه ی نیفتادن

بعد خانوم داد زد چه غلطی میکنی اقا بعد گفت خانم شما همسن مادر منی (خانومه حدودا ۳۰ سال اینا بهش میخورد ولی مرده فکر کنم بالای ۴۰ بود صد درصد )

بعد مثل سگ پرتش کردیم بیرون

به امضام نگاه نکن    میگم نگا نکن  میخوابونم دهنتا   میگم برو امضا بعدی  برو دیگه اهههه  عجب آدمی هستیا   بروو حالا چرا بین این همه امضا به امضای من زل زدی کلک  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ 

ما از دست اینا باید چیکار کنیم 

همه جا پر شده از این آدمای مریض سواله برام اینا خودشون خواهر مادر ندارن 

آقا من زشتم ب من درخواست دوستی ندید / آجیا شما هم ندین بخدا من روانشناس نیستم هر چی بگین میگم چی بگم یا یه نظر میدم زندگیتون از هم میپاشه 🤧🤧🤧

کسیکه مریضه دیگه این چیزا حالیش نیست

دیگه هر چقدرم مریض باشی بی شرف بودن هم حدی داره

این ها حتی به مادر خودشون هم نگاه بد دارن

به امضام نگاه نکن    میگم نگا نکن  میخوابونم دهنتا   میگم برو امضا بعدی  برو دیگه اهههه  عجب آدمی هستیا   بروو حالا چرا بین این همه امضا به امضای من زل زدی کلک  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ 
ما از دست اینا باید چیکار کنیم همه جا پر شده از این آدمای مریض سواله برام اینا خودشون خواهر مادر ندا ...

اینا به خانواده خودشونم بد نظر هستن 

شیرناپاک خوردن

  به یاد حضرت مادر، بانوی بی نشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها👈 https://musicfile.ir/madahi/2956/                                                                                          به یاد حضرت پدر، شاهِ نجف حضرت علی بن ابی طالب 👈https://kashoob.com/audio/mnkDa/.                                                                                                            🇵🇸 free Palestine 🇵🇸

اینقدر حالم بد شد نتونستم ادامه خریدمو انجام بدم فقط از ته دل نفرینش میکردم اومدم خونه به شوهرم تعریف کردم میگه کاش دوتا میزدیش میگم فرار کرد میگه باید به اقایون اونجا میگفتی بگیرنش زنگمیز ی به من 😬

من دبیرستانی بودم 

نشستم داخل تاکسی کنار مامانم یه پسر کم سن و سال حدود ۱۷ یا ۱۸ نشست کنارم من یه مانتوی بلند مشکی با مقنعه سرم بود بین راه حس کردم یه چیزی داره میخوره به بدنم و .... جلوهم یه آقا نشسته بود راننده هم یه مرد حدود ۴۰ ساله من داد زدم آقا نگه دار ایشون صندلیش میخ داره نمیتونه مثل آدم سرجاش بشینه ...... پسره رنگش زرد شد ولی اون راننده تاکسی بی خانواده به جای اینکه اون پسر رو از تاکسی پرت کنه بیرون تا درس عبرتی بشه براش به ناموس مردم دست درازی نکنه فقط برگشت گفت آقا بشین 😏به خاطر دوزار کرایه پیادش نکرد 

آخرشم موقع پیاده شدن به من گفت سعی کن همیشه کنار در بشینی تا کسی نتونه بهت دست درازی کنه 

مرتیکه بیشعور اگه دختر یا زن خودتم بود میگفتی کنار در بشین از همینجا اعلام می‌کنم خاک بر سرت 

دوست عزیز اگه جواب ریپلای شما رو نمیدم یا خیلی بی ادبی یا هیچ منطقی نداری نه وقتشو دارم با شما صحبت کنم نه شأن  بنده این اجازه رو میده 🌹🌹🌹🌹
ما از دست اینا باید چیکار کنیم همه جا پر شده از این آدمای مریض سواله برام اینا خودشون خواهر مادر ندا ...

هیچوقت دعا نمیکنم ان شاءالله سر مادر و خواهرش بیاد چون گناهی ندارن ولی ان شاءالله روز خوش نبینه واقعا حال منو خراب کرد به خدا تمام راهو که میخواستم بیام اون قسمتی که دست میگرفت حس میکردم اتیش داره میگیره 

حالا پوشش من چادری فقط صورتم و دوتا مچ دستم معلوم بود اشغال عوضی با همینم تحریک میشن خدا نابود کنه ه ...

خدا لعنتش کنه لجن ها رو

یک مرد نجس تو بازار دنبالم افتاده بود همش از پشت لمسم میکرد چقدد حالم بد شده بود اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم خیلی بچه بودم دبستانی بودم فقط به مامانم که داشت خرید میکرد میگفتم زود بریم مغزم نمی‌رسید بهش بگم تا مدت ها درگیر بودم تا مدتها اضطراب داشتم برای بچه ی دبستانی چنین چیزی خیلی سنگینه

من الان اگر اون مرد ببینم خدا به سر شاهده احساس میکنم بکشمش چون هنوزم خشم تو وجودمه ۱۵ سال گذاشته ولی من هیچوقت یادم نمیره هیچوقت

به امضام نگاه نکن    میگم نگا نکن  میخوابونم دهنتا   میگم برو امضا بعدی  برو دیگه اهههه  عجب آدمی هستیا   بروو حالا چرا بین این همه امضا به امضای من زل زدی کلک  ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ 
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز