مادرم خدابیامرز سبزه و بینی گوشتی داشت ولی همانطور که عیب خودش را میدید قبول کرده بود ضمنا خوبیهای چهره و داشته هاش هم یاد میکرد ..میگفت بخاطر سبزه بودنم سنم بالارفت به مرد ۲۰ سال بزرگتر خودم شوهرم دادند ولی خدا را شکر سبزه هستم ولی شانسم خوب بود پدرتان بزرگ بود جوان بودم فوت کرد ولی چه بچه ها و خانه خوبی برایم گذاشت ..الان هم سبزه ام اما تیپ ظریفی دارم ...بعضی سفیدها تیپ هیکل درشت عیب ظاهرشان است و......گاهی جایی میرفتیم نگاهش میکردند حرف دلش نمی ریخت علنا میگفت چیه نگاه میکنی سبزه هستم ولی سبزه نمک دارد و.....