با بهترین دوستم مست بودن درو باز کردم دیدم تو همدیگن بمن میگهدست خودم نبود ولی همیشه تو چشاشون یچیزی من میدیدم…
گریه میکنه میگه هیچکسو ندارم جز تو و فقط تورو میخوام بیا بریم تراپیست
ولی من واقعا دیگه متنفرم ازش هرموقع میبینمش یادم میاد شبیه افسرده ها شدم چیکار کنم؟؟ برم بگم به تراپیست همهچیو؟ یا نرم