سال 98 رتبه 5100. تازه دو سالم از ترک تحصیلیم گذشته بود
وقتایی سرکار بود میخوندم حدودا 8 ساعت، شبا هم 2 ساعت تقریبا
روزای سختی بود خیلی سخت 🥺
روزا هم که شوهرم نبود با مادر شوهرم داستان داشتیم (تو یه اتاق خونه مادر شوهر)
وسط تست زدم یه هو جیغ میزد عروس گرفتم همدمم باشه اما فقط سرش تو کتابه 😑
خدا لعنتش کنه خیلی عذابم داد. اگر نبود پزشکی قبول میشدم
شب قبل کنکورم هم از عمد به دعوا راه انداخت تا صبح نتونستم بخوابم
گلم اینا رو برات گفتم که بدونی فقط هدف مهمه، خودت بخوای هیچ مانعی نیست
در مورد بچه هم شاید هر دوتون یکم اذیت بشید اما به وقتش بهت افتخار میکنه
به ارزوهات قول رسیدن بده تا ببینی چجور کوه رو جابجا میکنی