منم گرم مبگرفتم
کمتر از گل اگر گفتیم بهش...
اما با رفتاراش و حرف زدناش یکار کرده از چشممون افتاده
میفهمی ادم نرمالی نیس
حتی با شوهرش هر روز دعوا داره
حرمتارو از بین برده
و من الان انقد ازش بدم اومده حتی صورتشم نگا نمیکنم.
قصدشم این بود با ما قطع ارتباط کنه
ک داره موفق میشه.
به درک
منم سبک نیستم پی ادمی و بگیرم ک اداب معاشرت بلد نیس.
راستی من خودم به فرشا دست نزدم
مادرمم فقط پیش بابام در حد اب گرفتن کمک میکرد
بنظرت ما صداش کردیم بیاد فرش بشوره!
مادرم انتظار داشت بعد دو روز اینم بیاد ی ساعت حداقل در حد یه ناهار یا اصن ی کاری کنه
اینم دلش خوش باشه عروس دارم.
کاربرای اینجا میتوپن.
بابا اینجا ایرانه
ما هم ادمیم .من خودم ب شخصع غیرتم قبول نمیکنه مث گاو برم فقط بخورم برگردم.
این ماجراس.
بعضیا قبولش ندارن ،بی حرمتی رو زرنگی میدونن
در حالیکه این رفتارا نهایتش میشه ک من دیگ به سگ محل میدم به این زن نمیدم.
اگرم بمیره یه لیوان اب دستش نمیدم.
گردش روزگاره و ی روزی موقعی ک بچش بدنیا اومد اونم محتاج مادرم میشه ک نگه داره ،تا بره سر کار.
ک مادرم قسم خورد همونطور ک اون هیچ وقت ب دادم نرسید
منم ب دادش نمیرسم