الان اولش قبل شروع تیتراژباز نشون داد تو چادرهای هلال احمقند بعد طوبی به فخرالدین میگه میشه بری بیرون اونم میره بعد طوبی گریه میکنه درواقع همون چادرهایی هست که درواقع اون جایی هست که آنیه با برادرش میگه که فخرالدین ازش خواستگاری کرده احتمالا یک مسئله پیش اومده که میخواد ازش خواستگاری کنهبرای همینم طوبی ناراحته گریه میکنه.