دختر اولم ۵ساله اونکه کلکسیونی از نق زدن خییلییی زیاد بهووونه گیری شدید گریه کردن الکی یعنی واقعا بعضی موقعها میشینم گریه میکنم از دستش..دختز دومم نوزاد۳ماهه هست خواب روزش در حد چرتای نیم ساعته هست و من هلاکم دیگه.شوهرم از صبح تا شب سرکاره.هیچ کمکی هم نداشتم همش دس تنها بودم.
بعد مادرشوهرم اونروز رفتیم خونشون دیدم گفت دوتا گفتم دوتا چی گفت دوتا دیگه باید بیاری.کسی ک حتی ی ساعت هم نگه نداشت بچه ای رو برام یا کمک نکرد ب من یا حتی زنگ نمیزنه حالشونو بپرسه.میدونم منظورش پسر اوردنه..سره دختر اولمم..من تازه ی ماه بود عروسی کردم اصرار اصرار جلوگیری نکن دیگه بچه دار نمیشی.۹۷عروسی کردم۹۸دخترم دنیا اومد.بعد دخترم هنوز سه سالش نشد ک هردیقه ب دخترم میگفت ب مامانت بگو نی نی برات بیاره.منم دومی فقط ب خواست شوهرم بود ک الان سه ماهشه.و واقعا تا الان هیچکس حتی ی ساعت کمکم نکرد بخدا..کلی خستگی تو بدنمه..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه دارشدن باید با امادگی کامل و خواست خودت باشه چون۹۰درصد مسئولیتش با مادره و هیچکس حق دخالت تو این موضوع و نداره.شوهرت نمیتونه کمک کنه حداقل از پولش استفاده کن کمکی بیار که کارای خونه و لااقل انجام بده و یکم استراحت کنی