2777
2789

ادمی ک‌ازدواج‌درست داشته نیساز ب این تنهایی شاید نداشته باشه ولی من واقعا واقعا ذهنم خسته خیلی خسته دلم‌میخواد ی روزای خودم‌باشم و‌خودم تنها باشم بچه هام باشن ولی شوهرم مادرم‌خواهرام هیچکسسس نه تنهایی انقد بمونم‌ک‌حوصلم سر بره خسته بشم بگم حالا برگردم ب زندگی

واقعا ذهنم خسته و‌نیاز ب ارامشی دارم ک هیچوقت انکار قرار نیست بهم داده بشه

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


هر آدمی ممکنه تو یه بحره از زندگیش به این حس نیاز پیدا کنه حتی با وجود شرایطش و این یه چیز کاملا طبی ...

برهه

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
کاشکی من تحمل حضور ادما ندارم

من دیگ‌تحمل خودمم ندارم بخدا دوست دارم از جسمم جدا بشم فقط😭

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
اسی منم دقیقااااااا حال تورو دارم منتها من مجردم از خانوادم خسته شدم

واقعا ارزوم‌کاش مجرد بودم از خانواده خسته میشدم

توروخدا هیچقوت برافرار از خانواده ازدواج‌نکن

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
منم دلم میخواد حتی برا یه هفته هم شده ازاد باشم برا خودم باشم ولی نمیشه

من الان ارزوم امشب شوهرم‌نیاد فقط باهمین چندساعت شاید اروم بشم

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
وقتی خانوادم باهام همچین کاری میکنن چخ انتطاریه از یه پسر عریبه

ب ارامش برسی 

ولی سختی متاهلی و‌شوهری ک نادرست باشه هزاربرابر سختتره

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
من یه شبایی میرم تو اتاق تنها میخوابم ک راحت باشم تو هم این کارو بکن

امروز بد دعوامون شد 

دوست ندارم بیاد واقعا دلم نمیخواد سری سفره بشینم اصندهیچکار کنم

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز