عایییی این لرزش صدا خیلی رو مخه
ولی درست میشه همیشه راه حل تو اونیه که ازش فرار میکنی
جای قایم شدن برو جلو
من خودم از ادما میترسیدم اصلن ولی خب خودمو انداختم تو بازار
ینی بازم نرفتم سراغ مهمونیای خونوادگی از اونا هنوزم میترسم ولی خب خریدای خونرو گردن گرفتم با تاکسی رفتم اومدم تا مجبور شم حرف بزنم
هر بارم یه سوتی حدید میدادم ولی الان دیگه پررو شدم انقد که خوب حرف میزنم منظورم اینه جواب اونایی که اذیتم میکننو میدم بدم میدم کسی حرف بیخود نمیزنه
مشکلتو حل کن معاشرت کردن با ادمای با فرهنگ خیلی لذت بخشه
وقتی یه مشکلی وجود داره توان حل شدنش زود تر توت شکل گرفته
شاید خیلی مسخره باشه این حرفم ولی کل دیرزو داشتم از خودم تشکر میکردم که فلان روز از فلان پل نپریدم تا خودمو کشته باشم
یکم که بگذره مشکلا کوچیک میشن ولی مردن راه حلشون نیست