2777
2789
عنوان

شده تو مهمونی عاشقتون بشن

140 بازدید | 14 پست

سلام دوستان شده تو مهمونی ها  مثلا یکی

 ازتون خوشش بیاد ، بعد بیاد


 خاستگاریتون ؟ 


مثلا نگاه هاش چجوری بوده    چکارا براتون می‌کرده   تو مهمونی چجوری بود ؟  

 

چجوری خوشش اومده بود .

چجوری  پیگیری میکرد شما رو 

خواهشاً واضح بگید 🌺🌹🖐️🖐️🖐️





مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مهمونی نمیرم😪

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕   ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه.            من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم🌌      یه روزه خوب میاد:)💔 دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده:))    به اسم کاربری دقت نمیکنم🦦                                         کاربری دست ²نفره M&A💞(دوتادوستِ‌همسن🥳)

مراسم فوت یکی از فامیلای نزدیک بود منو دیدن چقدر بزرگ شدم مثلا بعد چند سال دیده بودن

بعد اومدن خاستگاری

شوهرمم که خودش منو توی عروسی ابجیم دیده بود خوشش اومده بود به خونوادش گفت اومدن خاستگاری



تو عروسی دیدنم خوششون اومد سریع اومدن خواستگاری

متاهل و متعهد ❤️ لطفا هرکی امضامو دید اکر دوست داشت برام دعا کنه بریم سرخانه زندگیمون خسته شدم از عقد وام ازدواجمون جور بشه ضامن جور بشه 
نگاه خاش چجوری بود

هیچکدومو اصلا بهشون توجه نکردم که بدونم

ولی یکی دیگه فامیلمون بود تو مهمونی های دسته جمعی خونوادگی اکثرا همو میدیدیم 

خیلی یواشکی نگاه میکرد مثلا سعی میکرد منو بندازه تو دردسر بعد خودش بیاد نجاتم بده مثلا بگه من پشتتم😑😂 خیلی سعی داشت باهام کمک کنه تو پذیرایی یا به هر دلیلی جلوی دیدم باشه

البته این مال چند سال پیشه اونموقع خودشم بچه بود 17.18بود

اونم از من خوشش اومده بود البته من چون پی این قضیه نبودم جلوش خل و چل ترین ادم دنیا بودم

مثلا چجوری نکاه میکردن نگاهشون چجوری بودچجوری بعدش پیگیری میکرد

تابلو خیلی تابلو و حرفای درگوشی 

منم همیشه با دیدن این نگاها میرفتم پیش داداشم 

از طریق مامانم مامانمم طبق همیشه میگه نه

میخندم به وجود پوچتون ؛ ناشناس:))  https://daigo.ir/secret/7413336697
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز