عزیزان جاریم رفته کربلا
خب
ای تش نگره جاریتو چشه
بچه اش چهار روزه پیشم مونده قرار بود سه روزه بره بیاد حالا گفته دو روز دیگه میمونم بعدشم گفته بود همش بچه پیشم نمیاد حالا این همه اش پیش ما بود
خانومای با سیاست تو تاپیکی که قطره چکونی میگن نمیمونن
بای
حالا این خانم اگه برگشت من چی بهش بگم که دیگه این کار رو نکنه
اینم بگم اولین بارش نیست که بچه اش رو میزاره میره اسما میگه بچم پیش شوهرمه و عملا پیشه منه منم دو تا بچه کوچیک دارم
اومد بگو انقد بچه ها اذیتم کردن بچه تو‌رو‌نمیگما بچه های خودم میگم قدیم چیکار میکردن چن تا بچه والا سع تا بچه خیلی سخته
اگه پرسید اذیت کردن بهش بگم بچه ها یه ساعت خوبن یه ساعت دعوا میکنن اذیتی دارن دیگه حالا خوب شد سفر رفتی خوش گذشت البته این از اوناست که از رو نمیره بخدا چند بار گفتم و شوهرم مطرح کرده یه مدت خوب میشه باز برمیگرده خسته شدم
بخدا بعد چیکار میکنه میزاره مادرشوهرم بگه به شوهرم که آره بزار پیشت باشه بعد تایید که گرفت میگه عزیزم یه چند روز پیشت یعنی از قبل به شوهرم میرسونه خسته شدن بخدا هر سری دعوا با شوهرم میگه اینو کنسل میکنم بعد یه مدت باز برمیگردن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز