به نظر منم هرچند ناراحت شدی از حرفاش و حساس شدی که بدونی گذشته چه خبر بوده اما جلو دختر خالش اصلاااااا نشون نده برات مهمه اون فقط همینو میخواد به خاطر سوختن باسنش هم که شده خودتو بیخیال گذشته شوهرت نشون بده خیلی از دختر و پسرا تو گذشته چیزی دارن که فقط مال گذشته بوده و چه بسا زمان حالشون از گذشته خیلی از اونایی که مدعی پاک بودن در گذشته هستن هم بهتره،فقط با بیخیالیت بسوزونش
بهش بگو عزیزم من همه چیو میدونم الانم ایشون همسر من هستن و دوست ندارم کسی پشت سرش حرف بزنه
خدابزرگه شما هم ازدواج میکنی نگران نباش
فک میکردم فقط من فامیل اسکول حسود دارم😂
اوووففففف عجب سمی بود
من بودم برا همون اولین پیامش فقط مینوشتم سلام ممنون شما خوبی
دیگه هیچی
انگار که اصلا بقیه پیامت مهم نبود
ولی من اگه بفهمم شوهرم قبل من خواستگاری رفته
حقیقتا ناراحت میشدم
من خودم یبار ب این مشکل خوردم دقیقا عین همین
منتهی
برای من یکی از اشناهای همسرم بود ک همسرم ن باهاش حرف زده بود ن خاستگاری رفته بود
من و همسرم بچت بودیم ازدواج کردیم تنها خاستگاری ک رفته بود خونه ما بود فقط شهر ما کوچیکه همه همو میشناسن از رو همین گفتم مطمئن بودم
ک خاستگاری طرف نرفته
دختره ول کن نبود هنوزم ول کن نیس
همش همه جا میگفت پسره منو میخواست اول درصورتی ک دختره خیلی خود نمایی میکرد اما همسرم با من دوس بود و اصلا یهش فکرم نمیکرد
حتی ب منم دوران دوستیمون گفت ی اشنا داریم ول کنم نیس فکر میکنه میگیرمش
با خبر ازدواجمون سوخت قشنگ ولی ول کن نبود
حتی عروسیمونم بودن و بعد عروسی میگفت همه جا دیدین دامادچشمش رو منننن بود فقطططـــ؟ اصلا عروس و نگا نمیکرد
یکی نبود بگه خب دختره خراب اگ میخواستت حداقل یبار میومد دم در خونتون مگ منو زور کردن بگیرهــ؟
سر همین حرفاش همسرم با گوشی خودم بهش گفت اخرین بارت باشه درباره من و زندگیم حرف میزنی دفعه بعد دادگاه شکایت میکنم
مادر شوهرمم ب مادرش زنگ زد و گفت لطفا جلوی دختر و بگیر زندگی پسرم ب هم بخوره دست از سرتون برنمیدارم
و اینجوری شد ک دختره ب گوه خوردن افتاد
و ب من پیام داد و گفت ک ببخشید از رو بچگی حرفی زدم و تکرار نمیشه...
امااااا اینجا تموم نشد و الانم ک الانه ول کن نیس
حتی الانم ک بچه داریم ول کن نیس و یبار ک همسرم و خیابون دیده بوده بهش گفته بوده میخوایی شماره بدی بهم؟
همسرمم شاکی شده و بود از این ک دست بردار نیس و رفت دم درخونشون قیامت انداخت
و دختره پرو پرو میگفت مگ نگام نمیکردی میخواستی شماره. بدی؟ 🫠🫤
و همسرم جدی جدی میخواست شکایت کنه ک فک و فامیل نزاشتن و پدر دختره حساااابی تکلیف دخترش و رسیده بود
اینجور ادما ول کن نیستن
همین الان باید بترسونیش تموم شه وگرنه این ب هر بهونه ایی باز پیداش میشه
تنها کاری ک میتونی بکنی ب نظر من اینه
اولا با جدیت و تمسخر برین بهش بعد بلاک کن ک بسوزه
دوما تهدیش ک بگو دفعه دیگ اسمی از من و نامزدم بیاری
شات تمام پیامات و دارم
استوریشون میکنم ک همه ببینن چجوری سوختی و میخواسنی زندگی مارو ب هم بزنی اما نتونستی
می خواد بینتونا خراب کنه چه آدمایی پیدا میشن
من و شوهرم دختر عمو پسر عمو هستیم
قبلا شوهرم با یکی از دختر عمه هام دوست بوده
بعد دیگه ولش میکنه چند مدت بعدش اومد خواستگاری من
خلاصه این دختره میخواست به هر نحوی رابطه ما رو شکراب کنه ولی نتونست چرا؟
چون من ضعفی از خودم نشون ندادم
وقتی میبینمش انگار یه غریبه رو میبینم
یه بارم مامانم بهش گفت فلانی اصلا تو رو نمیخواست دیگه دهنش رو بست
اینم بگم من گذشته شوهرم برام مهم نبود چون من یاد گرفتم تو حال زندگی کنم
و زندگی قبلش به من مربوط نبود
