بچه ها من و جاریم دوتامون باردار نمیشدیم تقریبا ۵سال...بعد من زودتر باردار شدم و اونم شروع کرد به حسادت و ناراحتی خدا شاهده من توی اون یک ماه اول که فهمیدم باردارم اصلا ندیدمش و حتی زنگ هم نزدم ولی اون از حسادت پروفایل های بدی میذاشت و منو حرص میداد و دلش میخواست بلایی سر بچه بیاد..خلاصه خبری ازم نمیگرف که یه روز اومدن خونمون و من نبودم رفته بودم خونه مادرم چون لک بینی داشتم و باید استراحت میکردم و تا دیده بود نیستم شک کزده بود پیام داد لک بینی داری که رفتی خونه مامانت☹️ آخرش هم بچه من توی ۶ماه زود دنیا اومد و نموند از اون روز به بعد نه پروفایل گذاشت و نه ناراحتی کرد به مراد دلش رسید ..الان که خودش بارداره عین من لک بینی داره و رفته خونه مامانش استراحت و پر از استرس..وقتی بد کسیو بخوای خدا همون کار رو باهات میکنه تا طعمشو بچشی
بخدا دیگه حذفش کردم انقد که بهم انرژی منفی داد ..خدا خیرت بده که درکم کردی
من کاملا متوجه حرفت شدم ومیدونم تو مثل اون نمیتونی باشی وآرزوی مرگ بچه شو کنی ولی بقیه متوجه نشدن.امیدوارم خدا به زودی زود یه نی نی خوشگل وسالم بهت بده
یه"آنه"ی درون دارم.که نمیدونه با تکرار غریبانه ی روزهاش چه غلطی بکنه
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
منم منتظر کارما میمونم اگر اشتباه متوجه شدم ولی اونقد خر تبودم که نفهمم اطرافم چه خبره عزیزم
فقط میدونم از لحاظ روحی شرایط خوبی نداری عزیزم ک حق داری منم دوتا سقط کردم درک میکنم
برات آرامش و سلامتی و یه فرزند صالح آرزو میکنم
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
اینقدر خره پروفایلی ک همه میزارن رو بزارع و ب همه بد ذاتی خودش رو نشون بده!!؟؟؟ همه میدونن اونم دنب ...
بنده خدا بلانسبت انقدر از این خرا زیاده،شما باهاشون روبه رو نشدید خواهرشوهر خودم نمونه ی بارزش یه پسر آورد چون من نداشتم باعلامت چشم زخم تو پروفایلاش داشت خودشو خفه میکرد.خدا که به من داد کلا لال شد
یه"آنه"ی درون دارم.که نمیدونه با تکرار غریبانه ی روزهاش چه غلطی بکنه