سزارین سوم هستم،امروز دخترم هفده روزه شد و مادرم امشب رفت
کمی سخت بود خصوصا که بچه ها احساس تنهایی میکردن و مرتب سراغ مامان جون رو گرفتن اما خداروشکر زود خوابیدن
ممنون از همسرم هستم که تو جمع کردن آشپزخونه و شستن ظرف ها کمکم کرد،مسواک و دستشویی برد بچه هارو و با اینکه صبح زود باید بره سرکار سپرده که بچه که بیدار شد صداش کنم تا باهم نگه داری کنیم
خدا کمک کنه فردا هم براحتی و خوبی بگذره و این بار هم چالش مادری رو بسلامتی رد کنم
بماند به یادگاری از روزهایی که استرس داشتم که آیا می تونم از پس اون بربیام یا نه
باشه که یه روزی بگم(سخت بود ولی من تونستم)
و در نهایت الحمد لله در همه حال