(شوهر من و برادر شوهر مجردم شریکن تو کاراشون و مغازه دارن )حالا قراره یه آپارتمان شریکی تو قائم شهر بخریم باهاش ، فردا شوهرم میره ببینه پس فردا بر میگرده ، منو جاریم هم تو یه ساختمون هستیم همش میگه دست شوهر منم بگیرید (شوهرم بارها گفته بیاید دم مغازه من کار کنه پیش خودم ) ولی قبول نکرده و میخواد رییس باشه ، الانم نمی‌خوایم تا خونه رو نخریدیم چیزی بفهمن
چی بگم اگه گفت شوهرت کجاست بنظرتون
واااا چرا اصلا باید بفهمه که شوهرت نیست
توهم باهاش برو فک کنه گردش دوتایی رفتین
اگ میتونی خودتم این چنروز برو خونه پدرت
بش بگو داریم میریم مسافرت
بگو به تو چه
یروز خودتو بزن به مریضی نرو خونشون تا برگرده🤭
اون جاریتون همچنان پیگیره !؟😁
بگو دیر میاد نیست هربار پرسید میفهمه نمیخواهی بگی
ولی خب تهش میفهمه بیشتر چپ میشه باهات
چه جوری میفهمه شوهرت نیست ؟
بگو چطور ؟بگو کار داره همین دور ورا
یا بگو با دوستاش مسافرت رفته
