اگر در دوران نامزدی متوجه شدید که گزینه مناسبی برای هم نیستید...

اگر خانواده ها بگن حتماااا باید بینشون صیغه محرمیت باشه چی؟ 😢😱😭

مایه سال عقد بودیم خب به نظرم دوتا آدم با دوتا اخلاق و رفتار متفاوت که تازه اول راهن خیلی عادیه که بینشون بگو مگو وبحث پیش بیاد اما اگه دفعات وشدت این بحثا زیادترشد اونموقه باید فکری به حال خودشون بکنن

من تو عقدم که دارم جدا میشم۰ چندماه رفت و اومد و صحبت و فلان ظاهرن مشکلی نداشت۰ عقد که کردیم فهمیدم با یه ادم مریض عوضی پر عقده و یه خانواده بسیار بی فرهنگ وصلت کردم اجازه ندادم کار به عروسی بکشه۰ تو روی همه واستادم الانم تو مراحل اخر جداییم۰ ولی انگار کوه غم رو دلمه۰ خونه بابام جهنم بوده همیشه واسم ۰ فک کن دوباره مجبور شدم بر گردم توش۰ چرا خدا منو نمیکشه خلاص شم

قبل از نامزدی باید دوره آشنایی حتما باشه. به قول یکی از کاربرها که گفتن تو دره نامزدی اکثرا دنبال خاطره سازی و خوشگذرونی ان .. حالا هزاری هم باهاش برو بیرون تا حدی می تونی بشناسیش. (در دوره اشنایی تحت هیچ شرایطی نباید وارد فاز عاطفی رو جنسی شد.که اگه خوستن جدا بشی به مشکل بر نخورن ).( اقوام نباید در جریان باشن . فقط خوانواده). خیلی از تست های روانشناشی هست که تایین می کنه دونفر تاچه حد باهم تفاهم دارن. 

من خودم قبل نامزدی با همسرم دوست بودم و اخلاقشو جوری بود ک بروز میداد بعضیا اینطوری هستن ک حتی بعد ازدواجم قسمت های تاریک خودشونو بروز نمیدن ولی خانوادشو بعد ی مدت خوب شناختم

كاش يه راهكاري هم براي بالاتر بردن هوش اجتماعي ( از خودمون كه گذشت ، براي جوونترها و بچه هامون) ارائه بشه كه جوونها بدونن به چه نكاتي دقت كنن ، چطور بتونن طرف مقابل رو زودتر و بهتر بشناسن...

من وقتی خیلی کم سن و سال بودم نامزد داشتم به مدت 2 سال نامزد پسر خوب و معقولی بود ولی خانواده اش بی نهایت تزلزل افکار داشتن اصلا مشخص نبود از دنیا چی می خوان فرض کنید مانتو بلند می پوشیدی میگفتن چقدر بی کلاسه کوتاه می پوشیدی می گفتن چقدر قرتیه تفاوت فرهنگی فاحشی بین خانواده هامون بود من خیلی سعی می کردم که خانمی کنم و بزارم زندگی پا بگیره بالاخره بعد از کلی کشمکش (امروز منو می خواستن فردا نمی خواستن) روز اخر بحثی پیش اومد سر تاریخ عقد بین خانواده ها من نشسته بودم و با خودم فکر می کردم چطور یک پسر اینقدر می تونه ضعیف باشه و اجازه بده اینجوری دیگران زندگی شو هدایت کنن چطور میشه به چنین مردی تکیه کرد این مرد چطور پدری میشه و .... در اخر خیلی خونسرد از سر جام بلند شدم در خونه را باز کردم و گفتم لطفا بیرون همه تعجب کرده بودن ولی یک تصمیم جدی بود درسته بعدش خیلی طول کشید تا دوباره بتونم از اول شروع کنم ولی این کارو کردم و در وقت مناسب با یکی از همکارام ازدواج کردم یک مرد واقعی و مقتدر که میشه بهش تکیه کرد که خیالت راحته کسی توی زندگیت نمی تونه دخالت کنه چون شوهرت اینقدر قویه که کسی به خودش اجازه نمیده حرف بزنه خوشحالم که اون زمان تحت تاثیر احساسات و عواطف به اون رابطه ادامه ندادم چون قطعا توی اون زندگی خوشبختی وجود نداشت و تمام زندگی من به جای درس خوندن ، کار  کردن و پیشرفت کردن صرف راضی نگه داشتن افکار متزلزل دیگران میشد

آفرین به شما

من خیلی درگیر این مشکلم 2سال نامزد بودیم تنها مشکلی که عمیقا داشت ورشکستگی و عدم تمایل به کار دسته پایین بود که اونم رفت کارگری....بعد عقد پدرمو دراورده...اینقده قبل ازدواجم تو شهر غزیب برا کارم تنهایی کشیدم که وقتی فکر میکنم برمیگردم به همون شذایط دست و پام میلرزه...خودشم مدام جنجال به پا میکنه تا میگم طلاق میکشه کنار میگه درست میشم....بدجوری گیر کردم نمیدونم چیکار کنم تازه بعد عقد از کار اومد بیرون همه خرج زندگی به عهده من بود...با اینهمه عذاب چون لم و قلق شادکردنمو بلده و اصلا خیلی چیزا رو نفهمیدم چون خوب بلد بود منو بیخیال کنه ...نمیدونم چیکار کنم...معتاد به شیشه هست که گفته ترک میکنم و من فکرم داغونه

به نظر من بهترین کار قطع رابطه هست که به نفع هر دوطرفه چون واقعا سخت زندگی با کسی که باب میلتون نیست ،من این بلا سرم اومده نمیخوام واسه کسی دیگه بیافته

سلام. بله خیلی خوبه اگر کارشناس باشه  

نامزدی بدون عقد خوبه. من خودم یکماه بعد نشون فهمیدم اخلاقشون بده خانوادگی مشکل رفتاری دارن دیگه بهم زدم و الان خیلی خوشحالم درسته چند ماه اذیت شدم از حرف و‌ حدیث مردم اما الان اردواج کردم و هزاران بار خدارو سپاس میگم برای بهم خوردت اون چون اگه ازدواج میکردم تو اون خانواده کارم حتما ب جدایی میکشید