دیروز ظهر داشتیم سریال میدیدیم با همسرم، بچه ها اومدن تو اتاق اعتراض ک حوصله مون سر رفته و شما چ خود خواهین دوتایی نشستین پای فیلم به ماهم ک اجازه نمیدین ببینیم و...
خلاصه که مجبور شدیم تیوی رو خاموش کنیم و گزینه های روی میز رو بررسی کنیم جهت رفع بی حوصلگی
درنهایت روی گزینه غروب رفتن ب پارک نزدیک خونمون،ب همراه منقل و کباب و فلان و بیسارو تشکیلات ،موافقت شد...
داشتم گوشتارو میخوابوندم و وسایل و آماده میکردم ک دیدم بچه ها با ذوق ی هورااای بلند کشیدن
تو دلم گفتم قطعااا پای عمه ژاله درمیانه.
عمه ژاله کیست؟؟؟؟ عمه بچه ها وخواهر همسرم.
یک زن تپل با دست پختی بینظیر.ازون تپل مهربونا ک خوشمزه ترین کیک و شیرینی های خونگی رو درست میکنه و ازونجا ک همیشه خدا رژیمه،خودش اصلا ازمحصولاتش نمیخوره و از تماشای خوردن دیگران لذت میبره.
فوق العاده خوش قلبه و یک خواهر ب تمام معنا(بدون غلو میگم)
عموما هرجا بره مهمونی چیزی ازبیرون نمیخره و از کیک و شیرینی های دست ساز خودش میبره
و البته تو این نوزده سال ک عروسشونم، تا حالا غذا یا شیرینی تکراری نخوردم،ی دفتررر خییییلی گنده داره با انواع و اقسام دستورای پخت🤩
رمان یا داستان واقعی ؟
چ فیلمی میدیدین؟
خببببب
دلم عمه ژاله خواست خب... 🥲😍💁
از ذوق بچه ها رفتم تو اتاق ودیدم ک حدسم درسته
همسرم گفت زنگ بزنیم ژاله اونام بیان.گفتم خوب بگو چیزی نیاره،همه چی آماده کردم
زنگ زد و اونم بعد از کمی تعارف و مزاحم نشم و خوب من چی بیارم و اینا،قرار شد غروب بیان
تا اینجاش که همه چی آرومه، من چقدر خوشحالم
خب
لایکم کن بعدا بخونم الان خیلییی کار دارم
فک کنم یه تیکه از رمانه، مگه میشه مگه داریم!
پسرم گفت پدر یعنی میشه عمه ی کیک گنننده درست کنه😃
و همگی ب این امید راهی شدیم
رفتیم زیرانداز انداختیم.همسرم اتیشو اماده کرد ک اونام اومدن
دیری نپایید ک عمه خانم،مثل یک غزال تیز پا البته ازنوع تپلوش،از ماشین پیاده شد با یک سینی در دست که یک کیک خیس گرد گننننده غوطه ورشده در شکلات داخلش بود..
پسرم ک چنان خوشحالی کرد،خانواده های اطراف همه برگشتن ببینن چی شده😂😂
