هروقت میخوندم تو تاپیکا کسی از بچش میناله نصیحت میکردمش که البته نیتم خیر بوده و میخواستم آرومشون کنم
اما خودم از دست بچه دوسالم انقدر عصبی شدم دلم میخواست خودمو بزنم امروز یه ساعت گریه کردم
شوهرم بخاطر کارش فقط ۲ روز در هفته میاد خونه
خانوادمم ازم دورن
تنهای تنهام هیچ هم صحبتی ندارم
با یه بچه دوساله کل هفته تو خونه نشستم
۷ ماهه باردارم هستم
به رفت و آمد و سروصدای همسایه ها حسودیم میشه
هیچکسو ندارم یه ساعت کمک حالم باشه
تنهایی خیلی سخته