امشب بابام یه چیزی تعریف کرد واقعا خیلی ناراحتم کرد ومنوترسوند میگفت یکی ازهمکاراشون تو یه استان دیگه تصادف کرده ومرده وقتی پلیس پیگیری کرده فهمیدن پسرش زدتش میگفت خود پسره ام اعتراف کرده آره من زدم انقدرم دلم خنک شد همش به این فکر میکنم چقدر اون بابا به پروپای اون بچه پیچیده تابزرگ شه واقعا خیلی ناراحتم کرد نگین شاید باباش ادم بدی بوده وفلان هرچقدرم بد بوده میتونست ازشون دوری کنه دیگ واقعا این حقش نبود
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
بعضیا هم ممکنه مشکل روان داشته باشن تو ی کاراموزی بیمارستان روان ک رفتم پسرع قلب باباشو دراورده بود و میگف بهش گفتن بابات طلسمه باید بکشیش خودش اینارو تعریف میکرد برامون. اسکیزوفرنی داشت