چقدر اهمیت دارد که بدانید همسر تون قبل از شما به کسی دیگر علاقه داشته؟

هیچ اهمیتی نداره اما متاسفانه باید بگم که::

زمانیکه باهمسرم آشنا شدم اصلا قصد ازدواج نداشتیم و وقتی شروع کرد از رابطه های قبلیش بگه منم گفتم که برام مهم نیست گذشته ات دونستنش فقط منو حساس میکنه،،همین جمله باعث شد که کودک درون لوس و لجبازش بامن سرناسازگازی بذاره،،به هر بهونه ای از گذشتش میگفت و وقتی شروع میکرد منم عین بچه ها با صدای بلند میگفتم آآآآأآآآآآآ و اون انگار خوشش میومد و میگفت انقدر میگم تا اب بندی شی،خلاصه اینکه دونستن رابطه هاش با جزئیات انقدر اذیتم کرده و میکنه که با هر ناراحتی میرم تو حالت مقایسه.

الان پشیمونه از کارش و میگه کم عقلی کرده اما اون خاطرات تو ذهن من لونه کرده و چهار ساله همیشه باهام.

دونستن گذشته ها ( روابط عاطفی )هیچ کمکی به شناخت همدیگه نمیکنه فقط مثل خوره میفته به جونت.

بزرگترین دستاورد های ما پشت سر ما نیستند،،،،زیرا سرنوشت ما روبروی ماست

فرزند زمان خویشتن باشیم....

مهم اینه تو زندگی متعهد باشه و خیانت نکنه . عشق و عاشقی قبل ازدواج برای اکثر دختر و پسرها پیش میاد .   

من پنج ماه با شوهرم دوست بودم بعد اومد خواستگاریم و قبل ازدواج بهم گفت با یه دختر دیگه ای حدود دو ماه دوست بوده منم چون بهش اعتماد داشتم گفتم مشکلی نیست 

من و شوهرم با هم فاميليم

اون قبل من چند سال با يه دخترى از تو فاميل دوست بوده جوري ك كل فاميل ميدونستند و حتي قرار ازدواج داشتند با هم،راستش شوهرم يكي از پسراى آس فاميل بود منم آنچنان آش دهن سوزى نبودم برا همين خيلي گوشه گير بودم جورى ك اصن كسي منو نميشناخت تو فاميل كلن بي حاشيه بودم

شوهرم پنج سال پيش بخاطر خيانت دوست دخترش ولش ميكنه و يه جورايي عارف مسلك ميشه 😂

بعد ك داداش من رف خاستگارى برادرزاده ش اون منو تو نامزدي ديد از اونجايي ك خيلي مغرور و پر ادعا بود نميخواستم مثه دختراي ديگه خودمو خراب كنم برا همين وقتي از پيشش رد شدم بش سلام نكردم حتي نگاش نكردم

نگو شوهرم عاشق بي اعتنايياي من شده😁😬

اومد خاسگاريم و منم ك خركيف شده بودم پسر اس فاميل دلدادهم شده جواب مثبت دادم😍😊☺️

الان خدارو شكر خيلي خوشبختيم عشق توى تمام رگ و پي زندگيم هس هيچوق ب روى شوهرم نزدم ك قبلا عاشق كسي ديگه بوده چون ميدونم اون موقع جوون بوده مثه من و هزار آدم ديگه

الان عشق شوهرم ب من زبانزد كل فاميله😋

اين مهمه

راستي دوست دخترش ك فاميل هم باشه هر وق تو مراسمي ما رو ميبينه اخم ميكنه و رو ميگيره ولي من خيلي ريلكس بش سلام ميكنم ك بدونه بازنده كيه😂😂😂😂😂😂

کسی نيست

گذشته اهمیتی نداره مهم حاله که دو نفر به هم عشق میدن و انرژی و آرامش

بستگی داره به خود آدم. من اگه تا حالا عاشق نشده باشم و یا هیچ دوست پسری نداشته باشم خیلییی برام مهمه اونم نباید گذشته ای داشته باشه.( هنوزم همچین دخترایی هستن که فقط به دنبال تحصیل و پیشرفت بودن نه پسربازی)

ولی اگه خودم گذشته ای داشته باشم میگم : "بالاخره هر کسی یه گذشته ای داشته و آینده مهمه"

برای من اهمیت نداره که آیا قبلا کسیو دوست داشته یا نه ولی خیلی برام مهمه که اگه یکیو دوست داشته الانم بهش فکر میکنه یا نه؟؟؟

خوب من اصلن برام مهم نبود یعنی قبل ازدواج کلن آدمه گیری نبودم و فکر هم میکردم بهتره که پسره زمانه مجردیش همه کاراشو کرده باشه و ندیده نباشه و فکر نکنه با اولین کسی که عاشقش شده ازدواج کرده و این فکرای خوشگل طور. بعده اینکه عقد کردیم اما ..... همه چیز تو بهترین شکل و اعتماد فول فول و ما یه طوری هم بودیم که اصلن گوشیه همو چک نمیکردیم تا بعد از سه چهارماه یهو یه شب دیدم شوهرم مثه دیوانه ها گوشیشو نگاه میکنه و میخنده و تایپ میکنه منم انقدر خوشبین که فکر کردم کسی جکی چیزی میفرسته وقتی سرمو بردم جلو ونگاه کردم دیدم یه شماره سیو نشده تو لگرام طومار طومار براش مینویسه و اونهم داره جواب میده جالبیش اینه که اولش اصن شکم نبرد و اونم گفت همکارمه فقط جمله اینکه کسی خونشون نیست و مادر و پدرش شهرستانن و اینکه ساعت 12 شب کدوم همکاره مردی آمار خونه خالی به همکارش میده ظرف چند ثانیه جرقه تو ذهنم شد

و اون شب تمامه اعتمادم به مردها به عشق دوست داشتن و همه چیز از بین رفت و بدتر از همه چیز اعتقادا و باورایی بوود که تو من شکست .چون ما با هم خوش بودیم خیلی خیلی همو دوست داشتیم خانواده هامون باهم هیچ مشکلی از اولین روز هم نداشتن انگار همه چیز از بالاترین نقطه افتاد و شکست. و اون خانم کسی بود که قبلن دوست بودن و قرار بود ازدواج کنن تواون قضیه با اینکه شوهرم قسم خورد که هیچی نبوده و اون خانم فقط میخاسته دردو دل کنه و اون اصلن از اون خوشش نمیاد من خیلی خیلی خیلی ضربه خوردم و تا چند ماه ازش متنفر بودم

اره خیلی موافقم 

اصلا برام مهم نیست. هر چند دوست داشتم یکی رو دوست می داشت تا اقلا من بفهمم سلیقه اش چه جوریه.

گفتنش به هیچ عنوان درست نیس. حماقته. چرا باید نبش قبر کرد. رو به جلو دارین زندگی میکنین باز برگشتین پشت سرتونو همش نگاه میکنین؟ شکاکیت ایجاد میکنه و تو ذهن میمونه