یه دختری از فامیلامونه پدر و مادرش از هم جدا شدن وضع مالیشونم زیاد جالب نیست
منم دلم براش میسوخت عیدا براش لباس نو میخریدم و بعضی وقتا ۳۰۰ یا ۴۰۰ یا ۵۰۰ تومن براش واریز میکردم
این ماه خیلی دستم تنگ بود کلی بدهکاری دارم دو هفته پیش گفت یه کم پول بهم بده بهش ۳۰۰ دادم الان باز پیام داده اگه میشه یه مقدار بهم پول بده میخوام برم توی شهر...
بخدا واقعا دستم تنگ بود و ندادم خودم این مدت که وضع مالیم بده میرم توی شهر برا پسرم فقط یه بستنی میگیرم
الان عذاب وجدان دارم...
دیروز بعد از این ماجرا با ماشین رفتیم بریم خونه مادرشوهرم که برا ماشینمون یه اتفاقی افتاد و احساس میکنم بخاطر اون بوده
بعضی وقتا که بهش پول میدم باز دوباره میگه پول میخوام اینجوری اعصابم خورد میشه