اون داستان حکیم و پسرش هست که برای نماز صبح بیدار میشن پسره با افتخار به پدرش میگه ببین ما فقط بیداریم و اینا خفته
حکیم سری تکون میده و میگه از کجا معلوم شاید ما خواب باشیم و اینا بیدار
اول با خودمم به کسی و به خصوص اسی جسارت نمی کنم
اما واقعا چه بسا دین دارهایی که الان چه کاره که نشده اند
فقط خدا ما رو ی لحظه به حال خودمون وا نگذاره
شاید مربضی ایشونم براشون امتحانی بوده که به سمت خدا بیان