همچین ماجرایی و منم داشتم
یک مدت که کلا مشکل داشتم باهاش
وسطا یک مدت بیخیال شدم اوکی شدم
دلم صاف نشد باز دوباره ...
از بس کشش دادم خودم خسته شدم زدم تو کوچه علی چپ
اونم خدا خیرش بده یک چسه هم ناراحت نبود
یک معذرت خواهی چیزی هییییییچی
البته دلیل منم چرت بود ولی خب
یک سلام سرد بده بهش برو اتاق
یا اون تایم و برو جایی