با دوستام رفتیم مغازه ای پسری ک از خوشم میاد
بعد من خیلی ادمیم ک میخندم کلی خیلی میخندم یعد دوستم انق مسخره بازی دراورد من خیلی خودم کنترل کردم بعد سرم گذاشتم رو شونه دوستم شروع کردم خندیدن بعد دوستم وقتی میخنده صدای خوک در میاره اخر خنده اش اونو ک دیگ کرد من پاره شدم
خیلیی بد یوددد
دلم میخواد زمین دهن وا کنه برم ته ته ته زمین 🥲🥲🥲🥲🥲🥲
با چ عقلی رفتم خب اون روزی صدتا دختر میره مغازش
ک خیلی خوشگلن
از منم بهتر خیلی خیلی خرم