بیاین ی خاطره

مامانم من لهجه محلی داره کلان کلمات یه عجب می گه  خودم  کشتم تا ژیمناستیک درست بگه اما نگفت کلا با لغات مشکل داره🤣🤣🤣🤣🤣

 مامانمک لا سر سلیقه خیلی  بهم گیر میده یه بار داشت جلوی

 مامان بزرگم میگفت  :  مامان بزرگم گفت  خدا رو قسمم دادم بچه هر کسو مثل خودش بزار جلوش مامانم چیزی نگفت 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من مامانم روز عروسیم فقططط ابرو ریزی میکرد 😐🤣💔من خودم شیرازی ام شوهرم کورده 

مامانم خیلی ناراحت بود که مثلا شوهرم خیلییی غریبه هست قراره برم تو شهر غریب زندگی کنم 

وای مامانم هی جلو شوهرم و اقوام شوهرم گریه میکرد 

می‌گفت چه اشتباهی کردم دخترم رو دادم به غریبه 

باید با یه اشنایی ازدواج میکرد اینکه ور دل خودم باشه 

دخترم تو شهر غریب چی کار کنه 

تو غربت 

بهش زور میگن 

چقد بهت گفتم حداقل با یه همشهری خودت ازدواج کن 

یعنییی چشاش فقط میبارید 

هر چی میگفتم مامان زشته این حرفا چیه 

تروخدا نگو آبروم بردی 

هی سوزش رو بیشتر میکرد 

پسر خاله امم برای مسخره هی می‌گفت اخی خاله امشب دیگه دخترتو میبرن 

شهر غریب 

تو غربت 

دیگه ماه به ماه هم نمیبنیش 

😑😂💔

فیلم عروسیمون نگاه کردم از اولش تا آخرش مامانم گریه می‌کنه 🥺💔

یکساله ازدواج کردم 

😂😂😂😂🤦🏻‍♀️

اره خداروشکر خیلیییی خیلی 🥺😍❤️

مرسی عزیزممم