2777
2789
پردیس جون اینو راست گفتی چون هم خودش هم دخترش بهم خسودی میکنن چون من ازشون سرترم بدشم طوریه حسودیه ضایع مثلا انگشتر نامزدی دختره کپه منه یه کلا هر چیزی از مدل لباس تا حتی مدل مو
بعضی وقتا یه سری چیزامو نشونشون نمی دم ههههههههههههه

حالا من چه مار کنم با یه همچین خانواده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای شادی روح پدرم لطفا یه صلوات بفرستید

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



mahsaan-jon
پست ها: 142
عضویت: 3/7/1391
1391/10/1 11:43 ق.ظ


مامان محدثه جملاتی که میزاری کارایی اش اثبات شده هست یه فقط چون پیامبر گفته ؟

من اینا رو میذارم شاید به درد یه عده بخوره
و از سوال شما واقعا تعجب کردم یعنی چی فقط چون پیامبر گفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این کمه که پیامبر گفته؟ شما می تونی انجام ندی
کار هنری انجام میدم :چرم دست دوز ، نمدی و ... با قیمت منصفانه وبلاگhttp://termeart.blogfa.com/ تاپیک نی نی سایت http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1039331&postID=40558103
ادلا جون عزیزم از اول باهات اینطور بودن یا تازگی ها اینطور شدن ؟ با توجه به اینکه می گی با جاری ات اینطور نیستن ، این رفتارشون یه جور عذاب دادن شماست یعنی عمدا دارن رو اعصابت راه می رن . باید ببینی دلیلش چیه . یعنی عامل اصلی رفتارشون رو پیدا کنی . اینکه رفت و امدت رو کم کنی خوبه اما مساله رو اساسی حل کن . اینکه ایا با ازدواجتون موافق بودن ؟ خانواده شما یا اونا از نظر مالی و فرهنگی چقدر اختلاف داره ( کدوم به کدوم سر دارین ؟ البته به نظر من این مسئله زیاد مهم نیست ولی بعضی ها اهمیت می دن ) توی زندگی چطور هستی یعنی فرز و دست پنجه دار یا کند و اروم ؟ ( بعضی از خانواده شوهرها خیلی به این موضوع اهمیت می دن ) خلاصه اول ببین عیب کار کجاست یعنی چرا با شما این رفتارها رو دارن . در مرحله دوم روی عزت نفس و اعتماد به نفست کار کن . خانومی وقتی می گن ظرف نشور چرا می شوری ؟ خودتم یه کم مقصری اگه لبای کهنه بچه شون رو می دن خیلی مودبانه بگو من از لباس دست دوم برای بچه ام استفاده نمی کنم .
منم یه بار عمه ام قوطی نصف استفاده شده از پودر غذایی نوه اش رو داد به پسرم . البته فکر کردم استفاده نشده اس وقتی رسیدم خونه دیدم سرش بازه و نصفش خورده شده داشتم منفجر می شدم . فرداش رفتم و یه عروسک خریدم دادم به عمه ام بده به نوه اش .یعنی یه جورایی از زیر دین توهین امیزش در اومدم . فکر کنم برای تقویت اعتماد به نفست بهتره از یه مشاور کمک بگیری
مهسان جون سلام خوش اومدی خانومی
من خودم به شخصه خیلی از جملات مامان محدثه و پردیس جون که به صورت مختصر و مفید می ذارن استفاده می کنم . می دونی اینا مسایلی هستن که نمیشه گفت صد در صد اثبات شده اند چون زندگی شخصی هر کدوم از ما مثل ریاضی یا فیزیک نیست که یه سری دستور العمل ها رو توی یه فرمول خاص بزاریم و اخرش به یه جواب مشخص برسیم . هر فردی از نظر روحی و شرایط زندگی و اجتماعی و همچنین روابطش با همسرش دچار پیچیدگی های مختلف هست بنابراین واقعا نمیشه گفت یه دستورالعمل برای همه کارایی داره . مثلا نوشتن نامه برای شوهر ، برای چند تا از دوستانمون کارایی خیلی خوبی داره اما در زندگی من به شدت تاثیر بدی میذاره و شوهرم صحبت رو در رو رو ترجیح میده . حالا به نظر شما نامه نوشتن خوبه یا بد ؟ اصلا نمیشه گفت چون شرایط زندگی همه با هم فرق داره
پس مطالبی که مامان محدثه می ذارن اصلا مهم نیست ثابت شده اند یا نه و اینکه پیامبر گفته یا نه ( البته با تمام وجودم عاشق پیامبرم هستم ) مهم اینه که حقایق جامعه هستن حالا برای یکی ثابت شده اند و برای یکی کاربردی نداره و در حقیقت مامان محدثه جان لطف می کنن از وقت و زند گی شون می گذرن و این مطالب رو می ذارن و باید ازشون همینجا تشکر کنم ( و پردیس جون ) . هر کس با توجه به شناختی که از زندگی اش داره باید سبک و سنگین کنه که اینا به دردش می خوره یا نه . ادامه بحث شما باعث کدورت و اختلاف میشه . خدا رو شکر همه خانومای این تایپک سطح فهم و شعور بالایی دارن و تشخیص می دن چه حرفی رو قبول کنن یا چه حرفی درست نیست و پایه علمی و عقلانی نداره . البته در مورد اینکه زن باید خودش رو به شوهر عرضه کنه و.... فکر کنم همه توافق نظر داشته باشن که ثابت شده اس چون سکس یکی از الویت های اصلی یه مرده و اصولا مردا هم به این الویت زندگی شون هم خیلییییییییی اهمیت می دن .
دوستای گلم یه کمک ازتون می خواستم . من یه پسر به شدت شیطون دارم و خاله و دایی های شوشو خیلی روش حساسن . یه ماه پیش تولد پسر خاله شوشو بود اما چون ایلیا خیلی شیطونه و از طرفی پیش مشاور می برمش تصمیم گرفتیم تا مدتی توی مهمونی ها شرکت نکنیم تا یه کم رفتارش بهتر بشه بنابراین یه بهونه ای اوردیم و نرفتیم . دیروز دایی شوشو دعوت کرد همه رو . به شوشو گفتم نریم اما گفت خیلی تو چشم میایم اگه این مهمونی رو نریم . به ناچار رفتیم اما خاله شوشو که البته قبلا خیلی با هم بگو و بخند داشتیم اصلا تحویل نگرفت و حتی شوهرش هم اخر زهرشو بهمون پاشید ( کاری کرد که پسرم رو عصبی و بی ادب جلوی همه جلوه بده ) حالا می خوام دفعه دیگ که دیدمشون یه جورایی تحویلشون نگیرم البته نه به صورت تابلو . بگم و بخندم باهاش ولی نه به گرمای سابق . یه جوری که بفهمه کارش بد بوده .
اخه حسن نیت من برای همه ثابت شده اس و خود خدا می دونه که من از روی غرض و بدجنسی نبوده که نرفتم . نظرتون چیه ؟
خانوما دقت کنین دو نفر با یک نوع بیماری وقتی نزد پزشک میرید اما پزشک با توجه به شرایط سنی و سابقه بیماری دارو تجویز میکنه.مشکلات زندگی هم بسته به شرایط و خصوصیات اخلاقی مشاوره میشه.اگه دقت کرده باشین من هیچ وقت در راه حل هایی که ارایه دادم از قهر و صلح چیزی نگفتم و همیشه به کلیات اشاره کردم.امکان داره مردی با قهر به بیراهه بره یا مردی از صلح زن سو استفاده کنه.به هر حال دقت کنین وبا توجه به شرایط اخلاقی و روحیاتش بهترین توصیه ها رو به کار ببرین.اما درمورد دستورات دینی و سخنان ائمه و پیامبر عزیزمون درهیچ شرایطی شبهه درش نیست و عمومیت داره...حالا جز واجبات نیست اما با انجام انها راه به سوی خوشبختی و سلامت روحی خود فراهم میکنیم. اگه زن و شوهر هر دو این کار رو انجام بدن که صد در صد تضمین کننده اس
مامان ایلیای عزیز ممنون از نظر لطفت...عزیزم به هیچ احد و ناسی اجازه نده به خصوص در جمع به کودکت بی احترامی کنه و غرورش رو خدشه دار کنه.یا با خود خاله تماس بگیر و مستقیم مسأله رو بیان کن و بگو من از رفتارتون و بی احترامیتون و شکستن غرور کودکم گله مندم یا به بهانه تشکر از پذیرایی دایی مسأله رو بیان کن تا به گوش خاله برسه.ببین از اون به بعد حواسشون جمع میشه گاهی باید قاطع برخورد کرد گلم
پردیس جونم قصه ایلیا و کاراش مثنوی هفتاد من است . من عضو ثابت تایپک بچه های بیش فعالم . اونجا بیای متوجه میشی من بیچاره چه ها که نمی کشم. پردیس جونم اگه یادت باشه قبلا گفته بودم یکی از ایرادهای مادر شوهرم و خانواده اش حاضر جوابی شونه . به شدت خانواده متشنجی هستن . خیلی حساس و وسواسی . خانم هاشون خشن و بد دهان و حاضر جواب . البته در حالت عادی خیلی با شخصیت و متشخص اما خدا نکنه کار به بحث و گفتگو بکشه. می دونم از نظر گله کردن راه به جایی نمی برم . یه جورایی دور از جون شما بی چاک و دهن هستن و من تو شخصیت خودم نمی بینم هم کلامشون بشم .( البته همه شون خیلی منو دوست دارن و احترام می ذارن ) بنابراین باید غیر مستقیم وارد عمل بشم . نظرت راجع به برخورد یه کم سرد چیه ؟ چون می دونم گله مستقیم بی فایده اس . خودم هم از نظر روحی تحمل حرف و حدیث رو ندارم . البته بعدا از طریق شوشو جان به گوش مادرشوهرم می رسونم تا در جریان باشه
مامان ایلیا جان
همون رفتار سرد از همه چی بهتره
نه اجازه میدی که بهت بی احترامی بشه نه موضوع کش پیدا میکنه و هم این که نمیتونن ازت حرفی دربیارن که بعدا به نفعشون ازت استفاده کنن و در نهایت این که اعصاب خودت هم راحت تره


حالا دوستان از سیاست هام بگممممممممممم
یادتونه گفتم شوهرم کمدش رو به هم ریخته به هوای این که مرتبش کنه؟؟؟؟
اینقدر دندون رو جیگر گذاشتم تا آخر سر دیروز مرتبش کرد
اینطوری خیلی بهتره چون بیشتر قدر میدونه تا این که من همیشه و هر روز مرتبش میکردم

یکی دیگه هم این که جاری جانم داره از فرنگ میاد و متاسفانه خیلی اهل حرف و حدیث و ... هست و من اصلا متوجه نمیشم که این حرفی که الان به من زد متلک بود یا میخواست حرف از زیر. زبونم بکشه یا واقعا داره یه چیزی رو تعریف میکنه و حدود دو سه روز بعد تازه منظورش رو میفهمم
حالا این دفعه میخوام کم صحبت کنم مثلا اگر سوالی ازم پرسید خیلی کوتاه اما با لبخند و مهربونی جواب بدم یا جاهایی که میتونم جواب ندم و موضوع رو عوض کنم حالا میام واستون تعریف میکنم
محدثه جان شما زحمت میکشید و این مطالبو برامون میذارین خیلی خیلی ممنونم عزیزم به نظرم مهسان جون منظورشون این نبوده که گفته های پیامبر ما رو زیر سوال ببرن
البته باور کن وقتی این مطلب آخریتو خوندم خیلی خوشم اومد و باز هم به خودم بالیدم که پیامبر من سرآمد پیامبرانه
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
ادلا جان من وقتی پستهایی که گذاشتی خوندم باور کن داشتم آتیش میگرفتم برام تداعی خاطرات شد البته نه زندگی خودم
به نظرت خوب باشی یعنی زور بشنوی ؟؟؟ حرف ناحق قبول کنی ؟؟خودتو و بدتر دخترتتو کوچیک کنی ؟؟ آخه من بهت چی بگم
برو بشین یه برگه بردار و از همه کارایی که برای اینا انجام دادی لیست تهیه کن از نقطه ضعفات لیست بنویس
چند تا کتاب یا مقاله در مورد حریم شخصی و اعتماد به نفس بخون
ببین عزیزم اونا بد کنن بد میبینن مطمان باش اما تو بزاری حقتو بخورن و بهت بی احترامی کنن هیچکی نیست حقتو بگیره
همین دخترت 2 فردای دیگه بهت سرکوفت میزنه
من نظرم اینه وقت بزاری از اول این تایپیکو بخونی
موفق باشی
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز