بیاین یه کم سیاست زنانه یاد بگیریم

مامان امیر محمد جان سلام
عزیزم اولین گام برای موفقیتت داشتن اراده فولادین و قوی هست . باید فکر کنی داری روی یه پروژه حداقل یک ساله کار می کنی که هر لحظه ممکنه یه قسمت های اش با شکست مواجه بشه یا کند پیش بره ولی نباید نا امید بشی یا کم بیاری یعنی اگه از در بیرئنت کردن باید از پنجره وارد بشی . پس قدم اول داشتن سماجت و اراده قوی برای تغییر وضعیت زندگی ات هست . قدم بعدی ارامش و برباری و شکیبایی و سکوتتتتتتتتتتتتتتتتت
وقتی شوهرت شروع کرد به سرکوفت زدن یا تحقیر کردن اگه در حال انفجار بودی هم هیچی نگو هیچی . فقط با یه لبخند نگاش کن بعد برو ببوسش بگو تو که اینقدر دلت پاکه چرا این حرفا رو می زنی و منو می رنجونی . می دونی تو دنیا تو و بچه مون عزیزترین کسانم هستین / خلاصه هر چی خواست کل کل کنه یا فحش بده با یه لبخند زیبا و جمله های دو پهلو عشقولانه جوابش رو بده . به خودتم برس و بهش بگو به خاطر تو این لباس رو پوشیدم دوست داری . جلو خانوادت خیلی احترامش کن و مدام ازش تعریف کن اگه گفت چرا به مامانم اینو گفتی بهش بگو من مامانت رو خیلی دوست دارم و ما خانومها خودمون مشکلاتمون رو حل می کنیم شما کاری نداشته باش . خلاصه اصلا بهش پا نده که بحث راه بندازه . نکته اینجاست که باید همه این کارات رو طوری انجام بدی که یه اعتماد به نفس رو تو وجودت ببینه . طوری رفتار کنی که انگار تحقیر هاش برات اهمیتی نداره . اصلا خودت رو ساده نشون نده و محبت کردنت باید خیلی پررنگ باشه ولی نه طوری که مثل کنه هی بهش بچسبی یا هی بخوای براش بلبل زبونی کنی و خودتو تو دست و پاش بندازی . مختصر و مفید . با دست پس بزنی و با پا پیش بکشی . بازم میگم باید اعتماد به نفس رو تو وجودت ببینه . اصلا هم ازش انتقاد نکن اصلا . در ضمن س ک س خوب هم زیاد باهاش داشته باش . این یه برگ برنده اس که شما داری ولی مامانش نداره . مطمئن باش حتما جواب میده این روش البته اینو بدون شوهرت اوایل تا مدتی چون بهت اعتماد نداره ممکنه قبولت نکنه یا بیشتر و شدیدتر بهت توهین کنه ولی کم نیار و همچنان ادامه بده . اگه به خانواده ات توهین کرد اصلا اصلا موضع نگیر خیلی مختصر و جدی و خونسرد ولی کمی دلگیر بهش بگو انتظار چنین کاری رو ازش نداشتی و نباید خانواده ات رو وارد مشکلات خودتون بکنه . ولی اگه شروع کرد به داد و بیداد و توهین سریع برو تو یه اتاق دیگه

جلوی خانواده خودشم خیلی احترامش کن .میوه براش پوست بکن ، غذا براش بریز و یا یه تعریف کوتاه و مختصر . بازم میگم خیلی تو دست و پاش نباش و تملقش رو نگو . مختصر و مفید سعی کن هر وقت اومد طرفت بی نصیب نذاریش ی بوسه یا یه نگاه گرم یا یه لبخند زیبا یا یه جمله کوتاه در همین حد ولی جذبش کن طرف خودت . مثلا بشین کنارش دستت رو بذار رو پاش یا حتی بشین تو بغلش دستش رو بگیر تو دستت و مثلا فیلم ببینید و یا از اشپزخونه بیا یه بوسش کن و برو بدون کلام . کم کم خودش دست بر می داره . در ضمن یه دفعه تابلو بازی در نیاری از فردا کلا عوض بشی . تغییراتت رو اروم اروم شروع کن . یادت نره داری روی یه پروژه سخت طولانی مدت کار می کنی که خیلی جاها ممکنه به بن بست بخوره و لازمه ساعتها و روزها و ماهها روش فکر کنی تا راه حلش رو بدست بیاری . اگه خیلی اذیتت کرد با حرفاش در حد چند تا کلمه ازش گله کن اونم با ناز ولی اگه دیدی می خواد شروع به بحث کردن کنه بگو من فقط ازت انتظار نداشتم حالا هم دیگه ادامه نمی دم . البته بهتره تا پیشرفت محسوسی تو رابطه تون ندیدی به هیچ وجه گله نکنی چون دوباره برمی گردی سر خونه اول . بذار بعت اعتماد کنه بعد فاز دوم نقشه رو شروع می کنیم و اون پاک زداییه یعنی بیرون انداختن یه سری ادم دور از جون شما اشغال از زندگی تونه .موفق باشی .

در ضمن خیلی به ظاهر خودت برس و همچنین روی اعتماد به نفست کار کن . البته شما شوهرت رو بهتر از من می شناسی ممکنه یه روشهایی روش کاربرد نداشته باشه . چیزایی که من گفتم یه قالب و چارجوبه . خودت با ابتکار و خلاقیت و شناختی که از شوهرت داری عمل کن

در برخورد با خانواده همسر باید مرز قایل شد. از شوخی بیمورد پرهیز کنین.رفت و آمداتون رو اصولی و با فاصله معین انجام بدین.در بحثهای خونوادگیشون دخالت نکنین. با جاری زیاد انس نگیرین. هیچ حرف خصوصی بین شما با جاری و یا خواهر شوهر نبایستی باشه سعی کنین فکر کنید نامحرمند در خلوت باهاشون صحبت نکنید.بد همسری رو چه به صورت گلایه چه به صورت درد دل بهشون نگین.برای هم احترام قایل باشین. رفت و آمدهای شوهرتون به صورت تنهایی محدود به یکبار دو بار در ماه کنید.ازشون پیش شوشو چیزی نگید که اگه بازگو کنید فقط الکی انرژی هدر میدین.در نگه داری از بچه ها ازشون کمک نگیرید.جزییات خرج و خریداتون رو براشون بازگو نکنید.از خونواده خودتون تعریف کنید.از مادرشوهر راهنمایی نخواین.آراسته و مرتب و خوش لباس نزدشون حاضر شین.بدون حضور همسر مگر در موارد خاص نرین خونشون.سلایقشون رو بشناسید.

ونوس عزیز گاهی هیچ چیز پرکننده جای خالی شما در منزل نیست . با خونواده شوهرت رک برخورد کن و هنر نه گفتن رو بکار بگیر.اینکه بخوای شلختگی در بیاری اونا دیگه نیان عاقلانه نیست چون به چشمشون عروسی می ای که پسرشون و زندگیش براش مهم نیست... اگه پررو هم باشند این کارا دردی رو دوا نمیکنه.اگه تونستی برای کار درشهر خودت اقدام کن .بلاخره زندگی زناشویت رو حفظ کن.خودت رو قربانی کارت نکن .ما کار میکنیم زندگی کنیم نه زندگی میکنیم تا کار کنیم.موفق باشی عزیزم

ونوس عزیز
به نظر من روی گزینه ی خدمتکار بیشتر فکر کن.پول خرج کن که راحت باشی.اگه همسرت راضیه به این کار که چه بهتر اگه نه که باید با زیرکی راضیش کنی.و میره واسه مرحله بعد.
مامان امیر محمد عزیز
شما مشکلتون خیلی کلی گفتین .چیزی از خلق و خوی خودتون و همسرتون و روابطتون نگفتین.اینطوری راهنمایی کردنمشکل میشه.اما با شرح حالی که ما از شما شنیدیم منم راهکار مامان ایلیا را پیشنهاد میکنم.
یه نکته دیگه :عزیزم منظورت از ساده بودنت چیه ؟از نظر ظاهری یا رفتاری ؟اگه زا نظر ظاهری باشه که بستگی داره چیو ساده معنی کنی؟به خودت میرسی؟امنظورم لباسهای گرون و مارک نیستا.مرتبی؟آراسته ای؟آرایش ملایم داری؟به موهات میرسی؟اینها خرجی نداره وقتی هم نمیگیره ها.اگه اهمال میکنی حتما تجدید نظر کن .بیا تاپیک خوشتیپا و فشن.دوستای گلی هستند که خیلی به آدم کمک میکنند.اگه خواستی بگو تا لینکشو برات بذارم.
اگه سادگی در فتارته بازم حد و مرز داره. سادگی صرف هم همیشه مطلوب نیست .عزیزم باید یه کم سیاست د اشته باشی.نه اینکه دو رو باشی .بلکه تو رفتارات دقت کن و یه سری ظرائف را به کار ببند.توصیه میکنم تاپیکو از اول بخونی.

سلام سلام به دوستان گلم
پردیس جان انوطور که من از حرفهای ونوس جان برداشت کردم قاطعانه نه گفتن جلوی خانواده شوهرش یه جنگ جهانی به همرا داره براش که بیشتر زندگی اش رو داغون می کنه . عزیزم باید با هر کس بر مبنای سطح درک و فرهنگش برخورد کرد . اگه کسی اینو در نظر نمی گیره که این بنده خدا شاغله و دو روز خونه نیست و بقیه هفته می خواد با دختر و شوهرش باشه و نباید مزاحمشون بشه نشون دهنده سطح فکر پایینه طرفه حالا برخورد رک و قاطع با چنین فردی یعنی دعوا و فحش و فحش کاری و قطع رابطه و بعد هی رو مخ شوشوش کار کنن که زنت خوب نیست و می تونن از نبود ونوس استفاده کنن تو اون دو روز و کلی اعمال شیطانی انجام بدن . چه اشکال داره بذار فکر کن ونوس شلخته ای و خونه دار نیست . بلد نیست به شوهرش برسه اونوقت توقعشون از ونوس می یاد پایین و حتی اگه تخم مرغ جلوشون گذاشت انچنان توقعی ندارن . بازم میگم ونوس خودس بهتر شرایط خانواده شوهرش رو می دونه اینا فقط یه چارچوبه که ما بهش می دیم خودش باید بر مبنای شناختی که از خانواده شوهرش و خود شوهرش داره عمل کنه

بچه ها من خیلی اندر احوالات خانوم های سیاست دار و محبوب جامعه دقت کردم و چند تا خصلت رو در همه شان مشترک دیدم : شیک پوشی ، اعتماد به نفس ،یه لبخند گرم ، شمرده شمرده حرف زدن و فن صحبت کردن عالی و خوب گوش دادن و قبل از حرف زدن یه مکث چند لحظه ای که تو این چند لحظه سریع فکر می کنن چی بگن و چطور بگن و چون سالها این کار رو انجام دادن مغزشون خیلی سریع جواب مورد نیاز رو در اختیارشون می ذاره

سلام به همه دوستای خوبم
من همیشه این تاپیک رو می خوندم ولی هیچ وقت اظهار نظری نکرده بودم
خیلی خوشحال بودم از اینکه اینجا دور هم جمع هستید برای شنیدن مشکلات همدیگه وقت میزارید و خیلی از وقت ها هم راهکارای خوبی به هم ارائه میدین
من هم میخوام به جمع دوستان اضافه بشم......
از حرفایی که اینجا زده میشد میشه حدس زد که خیلی از ما تحصیل کرده هستیم....پس باید مثل یه خانم تحصیل کرده هم عمل کنیم.برای همه دوستای گلم آرزوی موفقیت میکنم و سعی می کنم از این به بعد بیشتر تو بحث ها شرکت کنم
.

پریناز جون خوش اومدی.البته این تاپیک سیاستهاست .یه تاپیک دیگه هم هست که جدید التاسیسه و مخصوص مشاوره است.اونجا هم بیای خوشحال میشیم.http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=333777&PostID=12904024#12904024

با اجازه مدیران تاپیک

ونوس عزیز

اگر شما از کار یا تحصیل خود کم بگذارید، مشکل عمده ای پیش نمی آید ولی اگر از وظیفه همسری یا مادری خود کم بگذارید هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند جای شما را پر کند و کمبود شما را جبران نماید.
کمی به این موضوع فکر کنید که در سالهای آتی کدام برای شما اهمیت دارد؟:
- مدارج بالای تحصیلی و شغلی و موفقیت در جامعه
- کانون گرم و شاد خانوادگی در کنار همسر و فرزند و آرامش و رضایت آنها از بودن شما

شما البته دوست دارید هر دو را داشته باشید ولی واقعا جمع این دو با شرایط درسی و کاری شما غیرممکن است. حداقل می توانید یکی از این دو را بنا به شرایط فعلا حذف کنید: درس یا تدریس و در سالهای آینده که فرزندتان بزرگتر شد به دیگری بپردازید.

آیا واقعا اینگونه فشرده همه چیز را باهم انجام دادن به خدای نکرده از هم پاشیدن زندگیتان و یا کمبودها و فشارهای روانی فرزندتان می ارزد؟

(من و همسرم چند سال اول زندگی شرایطی نزدیک به شما داشتیم کار زیاد و بچه شیرخوار و درس و دانشگاه و ... دیدیم داره زندگیمون و جوونیمون و بچه مون فدای پیشرفتMP3مون!( به زعم خودمون) میشه تعدیلش کردیم و خدا رو شکرخیلی راضی هستیم.

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود)

در ضمن سوالی داشتم خواهرتون متاهل هستن؟

امیدوارم به لطف خدا بهترین تصمیم رو برای زندگیتون بگیرید.

دوست جونا من اینجا رو بیشتر از تایپک مشاوره دوست دارم چون هم درد و دل می کنیم و هم از سیاستهایی که جوابش رو پس داده استفاده می کنیم البته در دانش و تبحر هدی جان شکی نیست ولی همیشه می گن چند تا فکر بهتر از یه فکره اینجا می تونیم نظرات همدیگه رو به چالش بکشیم و روشون بحث کنیم و به نتیجه برسیم . اینطور بهتره تا اینکه یه نفر متکلم وحده باشه و بقیه هی بپرسن . در ضمن حین راهنمایی دادن به بقیه ذهنمون کار می یوفته و خلاق تر میشیم و یه راه حل هایی به ذهنمون می رسه که خودمون تعجب می کنیم چطور این فکر به ذهنمون رسید .
لاله جون به نظر من نیازی نیست کارش رو ول کنه . من این کار رو کردم ولی تاثیری تو زندگی ام نداشت . ونوس جان باید وسواس ذهنش رو دور بریزه و با گرفتن خدمتکار تو خونه و داشتن برنامه به همه کارهاش میرسه . مطمئن باش ونوس جان
می دونید مشکل اصلی ما خانومای ایرانی اینه که فقط زحمت هایی رو که خودمون می کشیم رو می بینیم و هیچ وقت از دید شوهرمون به زندگی نگاه نمی کنیم . هیچ وقت حقی براشون قائل نیستیم . یه جورایی همش طلبکاریم . اگه این دید رو از بین ببریم همه چیز درست میشه .

البته اگه بتونید مشغله کاری تون رو کم کنید همه چیز بهتر میشه اما کارتون رو ول نکنید وسواس و افسردگی و دلتنگی تون رو ول کنید . بازم میگم اینا نظرات منه . براساس شناختی که از همسرت و خودت و زندگی ات داری تصمیم بگیر

مامان ایلیا جون منم اینجا را بیشتر دوست دارم و فکر میکنم اغلب خانمهایی که میان اینجا همینطور باشن .
امــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا:

1.اونجا هم فقط هدی جون جواب نمیده.برنز عزیز،و دوستان دیگه هم هستن.
2.دوستان خواستن یه تاپیک جداگونه واسه مشاوره باشه که این تاپیک سیاستها از موضوع خودش منحرف نشه.وقتی مشاوره توش مطرح میشه مطالب طولانی میشن و 1 خواننده جدید که میخواد از مطالب تاپیک استفاده کنه سر در گم میشه و باید زمان زیادی بذاره.همه با هم بریم اونجا.البته برای طرح مشکلاتمون.خود من امروز یه مشکل مطرح کردم فقط دو تا از دوستان اومدن جواب دادن.بقیه هنوز اونجا را به رسمیت نمیشناسن.
در صورتی که اگه اونجا بریم و هر کدوم سوالاتمونو اونجا مطرح کنیم اونجا هم به عنوان یه جمع دوستانه که افراد زیادی در اونجا اظهار نظر و کمک میکنند جا میافته.

البته من به همه ی دوستانی که اینجا مشکلشونو مطرح کردند عرض ادب میکنم و همینجا از همه خواهش میکنم مشکلاتشونو اونجا مطرح کنند.