سلام خانما خوبی
خانما من تو ی دوراهی بین جدایی و آشتی موندم
از اولین روز زندگیم مشکلاتم بخاطر این بود که خونوادم از شوهرم خوششون نمیومد شوهرمم از خونوادم
چیکار کنم الان بیست روزه اومدم خونه مامانم اینا
مامانم اینا میگن طلاق بگیر اون بده فلانه اله و بله
شوهرمم از ی طرف میگه تقصیر اونا بود دعوا شد تو باید طرف منو بگیری واینو بگم که شوهرمو دوست دارم
این سری هم دعوا برا این شد که خونوادم جهیزیه منو امروز فردا کردن نصفشو داده بودن نصف دیگشو نگه داشته بودن که پنج شش ماه دیگه بدن
قرار بود برا من تلوزیون ۶۵اینج بخرن بابام گفت من ندارم و فلان ۵۵ میخرم منم گفتم نخرین شما همون اولش قرار بود مبلامو بخرین اونارو بخرین ولی اونا بدون اطلاع من رفتن ۵۵خریدن
منم تقریبا یک ماهی باهاشون قهر کردم بعدش آشتی کردم راضی شدم که این تلوزیونو برام بیارن ولی همسرم راضی نبود به من گفت بگو نیارن منم نگفتم به مامانم اینا نیارین اوردن بعدش زنگزدم اومدن نصب کردن و اینا بعدش همسرم گیر داد که اونا قرار بود میز تلوزیونو بخرن حالا که دعوا کردی و نخریدن خودمون خریدیم بگو پولشو بدن یا بیان تلوزیونو ببرن منم زنگ زدم خونوادم اومدن تلوزیونو ببرن اومدن خونه ما و دعوا شد و منم گذاشتم اومدم