این همه ۲۳ سال عین اسکلا گشتم🤣🤣
هیچ عملی نکردم،کم ارایش کردم
ب خودم نرسیدم چون مامانمم دلمرده س و ب خودش نمیرسه و مارو هم تشویق نمیکنه
صد سال یه لباس تکراری یا لباسای خواهرمو پوشیدم
همشممم لباسای تیره
ولی تهش همه پسرا رفتن دنبال دافای لوند و ظریف و قرتی و عملی
دخترخالم دماغشو عمل کرد و فک کردم همه بهم میگن افرین بهت ک نچرالی،ولی اون شوهر کرد بعد از عملش😐🤣دیشب رفتم عروسی افسردگی گرفتم دخترای داف و شاد رو دیدم ک از اول تا اخر وسط بودن،ولی از بس از بچگی ب من گفتن سنگین باش،جلف نباش بشین سرجات ک اصن حال نداشتم برم وسط و ذوقی نداشتم...
چیکار کنم مث اونا سرخوش بشم؟
انقد تیره پوشیدم ک تا رنگی میپوشم مامانم میگه با کی قرار داری😐
از بس دخترعموم همش در حال خرید لباس و خرج بود،فکر میکردم اگه دو سال دو سال مانتو نخرم و ارایش نکنم ب من میگن پاکدامن
چون بچگی هی اونو توی سرم میکوبیدن