عزیزم میدونی مردا چرا خیانت میکنن؟
مردا به زنی که ازشون پایین تر باشه خیانت نمی کنن
اگه توجه کنی همیشه به زنایی خیانت میشه که خوشگلن
کاملن
چون مردا حس ناکافی بودن می کنن میرن پی لیاقت خودشون
پس خودتو مقصر ندون یا فک نکن تو چیزی کم داشتی
مسئله اینه تو از سرشم زیادی بودی
متاسفانه مردا هم عرضه و لیاقت بودن کنار زنی بهتر از خودشونو ندارن
خیلیا این حرفو بهم میزنن. اما همش یه حس بد ناکافی بودن دارم که عین خوره از درون نابودم کرده
من 18 کیلو وزن کم کردم بخاطر مشکلات روحی و‌افسردگی... این مدت هربار اون نامرد رو دیدم با تمسخر بهم گفته یه نگاه تو آینه به قیافه خودت بنداز...
و هر بار من خورد تر شدم
خاک تو سرش واقعا چقدر عوضی و بی لیاقته اخه 😐😐
عزیزمم حیف تو نیستتتت؟
تو رو خدااا به خودت بیا
تو اراده کنی هزار نفر بهتر از شوهرت عاشقت میشن
بیخودی خودتو غرق نکن تو این فکر و خیال بیهوده . عذاب نده خودتو
قشنگ به خودت برس
یاعلی بگو بلند شو و انقدر موفق شو تا هرکی که از زمین خوردنت خوشحال شده قشنک تا فیهاخالدونش بسوزه
حالا فکر کردی چه تحفه ایه؟ یه ذره فقط هیکل ورزشکاری داره. به شدت بچه ننه، از مال دنیا صفر... فقط یه حقوق 25 تومنی داره که اونم روزی هزار بار تو سرم میکوبید که من میرم سر کار پول در میارم... خسیس، خونواده سمی و دخالت گر و‌کنترلگر. به حدی سمی هستن، 10 سال پیشم باعث شدن یه زن دیگه طلاق داده...
فقط نمیدونم این‌همه اعتماد بنفس و از کجا میاره
نوشتی که هرگز به جایی که از رنج آن گریخته ای باز نکرد...
من دقیقا توی رنج مطلق بودم. عذاب و شکنجه بود اون چند ماه آخر زندگیم. دعوا کتک کاری توهین تحقیر... نه فقط خودش... تمام خانوادش... با بچه م زجرم میدادن. 8 ماهش بود، ازم دزدینش . روزی صد بار میمردم و زنده میشدم. عین دیونه ها لباسا و‌اساب بازیاشو بغل میکردم و بو میکردم و ضجه میزدم. هنوزم یاداوریش شکنجه میده روحمو
الهیی 🥲🫂
خداروشکر که از اون زندگی بیرون اومدی عزیزم
اصلا چرا باید غصه بخوری اخه
نگا تو رو خدا اون زندگی خوب بود یا الان ؟
ادما حتی بین بد و بدتر هم بد رو انتخاب می کنن
خودتو الکی زجر نده
حتی نماز شکرم بخون به نظرم که تونستی از دستشون خلاص بشی به خدا
خدا دوست داشته که نجاتت داده باور کن
همه همینو بهم میگن. خودمم میدونم طرفم یه مشت بی لیاقت وحشی بودن که حتی 1 دقیقه بهشون خدمت کردن، حرام بود. اگه بشینم برات تعریف کنم بلاهایی که سرم آوردن و نیرنگایی که مادرش واسم ترتیب میداد، تا صبح طول می‌کشه.
اما گیر بچه م هستم. تحمل دوریشو ندارم حتی 1 دقیقه . تا 7 سالگی پیشمه
تا هفت سالگیش استفاده کن
از کجا میدونی چی پیش میاد
اصلا کی از فرداش خبر داره اخه؟
خدارو چه دیدی شاید اومد حضانتشو داد بهت
از خدا ناامید نشو و همه چیز بسپر بهش
به خدا انقدر قشنک برات می چینه خودت اخرش میمونی که چطوری همه چی حل شد
بد به دلت راه نده
خدا کنارته و حواسش هم بهت هست
تو فقط بهش اعتماد کن و مسیر رو به جلوتو طی کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
