برای منرو مبل خوابش برده بود چندروز پیش
بیدارش کردم بیاد روتخت .اول رفت پیش پسرمپتو کشید روش
بعد اومد جلو در اتاق وایساد اشپزخونه رونشون میداد میگفت اون چیه .میگفتم چی میگفت اون سیم چیه
بعد برگشت ساعت رو نگاه میکرد میگفت اون جیه
حالا من هم خندم گرفته بود هم میترسیدم یکی زدم تو صوزتش
بعد اومدرو تخت خوابید یهو بلند شد نشست ساعتو نگاه میکرد
گفتم حالت خوبه آب میخوری اب اوردم خورد خوابید
دوباره چنددیقه بعد بلند شد نشست
جالبه بعدا بیدار شد براش تعریف کردم گردن نگرفت گفت خواب دیدی
🤣🤣🤣