خیلی خیلی خیلییییی دارم تلاش میکنم اروم باشم و درست رفتار کنم
اما پسرم شورشو دراورده
چهار سالشه برای همههههههه چیز لج میکنه و شده ساعت ها گریه میکنه و یه حرفیو تکرار میکنه هرچقد براش توضیح بدم بدتر جیغ میزنه
چن وقته عادت کرده همههاه چیز هرچیزی که دستش برسه میبره تو دهنش عین نوزادا
لباس کوسن مبل اسباب بازی هاش سوییچ ماشین و...
الان رفتم دیدم تو اشپزخونه دمپایی اشپزخونه رو گذاشته دهنش
چن تا زدمش
خسته شدم دیگه
ولی تو جمعا از همه و همه چیز میترسه همه بچه ها میترسوننش
چیکارش کنم😞
به همین خاطره عزیزم به خاطر خط آخرت. به نظرم ببرش پیش روانشناس کمکت میکنه
دقیقا پسرمنم همین رفتارا رو داره دارم از دستش قرص اعصاب میخورم اونم ۴و نیم سالشه
پسر منم ۴سال ونیمشه وبشدددددت لجباز.جدیدا هم حرف بد یاد گرفته البته از باباش😒😒
پسرت به شدت استرس داره ،…بچه ها تو این آپارتمانا دیوونه میشن شما دیوانه ترشون نکنین…چرا میزنیشن؟
اون از شدت اضطراب همه چی رو میکشه به دهنش تا خودشو آروم کنه
خودت برو پیش مشاور کودک تا یاد بده چطوری باید برخورد کنی
دقیقا درکت میکنم.چندوقت پیش رفتم مغازه یه ماشین ۷۰۰هزاری کوچیک برداشته بود و اینقدگریه کرد منم پول نداشتم.وای چه آبروریزی شد خودشو میکوبید زمین.مامانم گفت بزار من براش بگیرم گفتم حق نداری بحث پولش نیس تو بگو یه مداد من نمیزارم بدعادت میشه وکارشو با گریه پیش میبره دیگه اومدم بیرون اونم با داد دنبالم راه افتاد ولی همون مقاومتم باعث شد دیگه هیچی نخواد خداروشکر میگه مامان فقط نگاه میکنم.مامانم میخواست کارو خراب کنه🤣🤣🤣
همه بچه ها مخصوصا پسرها اینطورن، پسر منم باعث شده من روانپزشک برم، ولی اینو بدون اگر باهاش کنار بیای و بیخیال باشی که دوره اش بگذره، وقتی بالغ بشه مرد عاقلی میشه، ولی اگر زیادی باهاش جر بکشی، بزرگ بشه مشکل اعصاب میگیره، چنتا کتاب بخون در مورد تربیت پسرها فت و فراوون کتاب هست، سعی کن روی خودت کار کنی حتی اگر مدتی قرص اعصابم از دکتر بگیری هیچ اشکالی نداره،
من هیچ وقت تنها نمیتونم پسرم رو پارک ببرم، دو سال و نیمه، پارک رو بهم میریزه، بد لج شدید، هیچ وقت هم من و شوهرم باهاش بدرفتاری نکردیم، هفته ای دوبار باید سیم آنتن تلویزیون بخریم، چون با دندون خرابش میکنه، منم مشورت گرفتم فقط باید با بیخیالی بگذرونی
بازی میبریش توکوچه؟من روزی یکساعت پسرمو میبرم دوچرخه سواری .حیاطم بزرگه باباباش میرن گل میکارن.امروزم بردمش خرید کلی با دوچرخه رفتیم دیگه ساعت ده شامشو خورد واز خستگی خوابش برد.سعی کن درطول روز خسته ش کنی.بخدا خیلی گناه دارن بچه های الان تنهان
اره میبرمش
پارک میره سر اینکه اسباب بازی نگرفتم گریه میکنه
برای اینکه گفتم دستات کثیفه نمیشه الان خوراکی بخوری گریه میکنه
موقع رفتن گریه میکنه
بخدا حتی دلم نمیخواد تا جلوی در برم
تا ی ثانیه چشم بچرخونم میبینم دنبال ی بچه بدو بدو از محوطه پارک رفته بیرون بدون اینکه اصلا عقلش برسه بمنم بگه
هیچی هیچی کار ساز نیست
