اولا چطور خاتواده رو راضی کرده برادرتون
دوما بچه های زنه الان تکلیفشون چی شده
خودم مطلقه و بچه دار بودم و با مرد مجرد ازدواج کردم. خانواده ش اجازه دخالت نداشتن و ندارن حتی الانم اجازه کوچیکترین بی احترامی ای رو ندارن. بچم هم با من بود هم همسر سابقم
یکی ازفامیلامون بازن متاهل ک بچه داشت دوست بود خودشم متاهل زندگی هردوشون خراب شد بعدچندماه عقدهم شدن اونداقابچه نداشت الان بچه زنه پیش ایناست
خیییییییییلی سخته
الحمدالله برادرم نشد ولی تو فامیل زیاد دیدم
زیاد شده متاسفانه
دخترای مجرد ترگل و ورگل موندن مطلقه ها با بچه با پسر دوست میشن و آخرم محبور میسن ازدواج کنن
خانواده ها به اندازه یک مصیبت وارد شده با این مشکل دست و پنجه نرم میکنن
داییم اینطور ازدواج کرد هیچی چن ساله همش دعوا دارن زنش یکسره قهره ما ک نمیدونیم سر چی ناراحت میشه البته من کلا دخالت نمیکنم شاید واقعا دلیلی داره. منظور با مامان بزرگم قهره
بچه هاشم داییم بزرگ میکنه خرجشون میده بچه هاش بزرگن دیگ الان ولی خب زنشم کارمنده حقوق داره باهم زندگیو میچرخونن
تو اقوام بوده . پسره عاشق زنه میشه .
دختر زنه چندسال بعد ازدواج کرد .خودشونو الان ۴ تا دختر دارند
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
