پسرم ۲ سالش بود اونم پسرس ۲سال
بخاطر موضوعی بین خودم و خانمش پیش اومد قطع ارتباط کردیم الان ۱۶سال گذشت
پسرامون ۱۸سالشونه
اصلا همو نمشناختن امسال امتهان های نهایی همو دیدن و رفیق شدن اول نمیدونستن بعدا فهمیدن
نمیدونم چطور داخل این وقت کم اینقدر صمیمی شدن
بهم کادو میدن
میرن هیئت باهم
میرن داخل شهر
خیلی برام عجیبه
خون .خون رو میکشه
آخی .شنیده بودم خون خونا می کشه
چی بگم 🥲
رمان؟
قهر شما با برادرت عجیبتره اونم ۱۶ سال!!
یعنی اینقدر بحث بزرگ بود؟ یا ناخواسته اینجوری شد؟
چه جذاب
شاید همین دوستی مقدمه ای شد واسه ارتباط خانوادگی و رفع کدورت ها
منم ۵ساله با داداشم حرف نمیزنم خیلی سخته واقعا ولی انگار اینجوری بهتره هردمون آرامش داریم🥲
هعییی بچهارو ول کن گذاشتی ۱۶ سال از عمرت از برادرت دور باشی؟؟؟🥲
خون خونو میکشه تو هم با برادرت آشتی کن دنیا ارزش این حرف ها را نداره با زنش آشتی نکنی مهم نیست اما برادرته هم خونته
اینکه اتفاقا درگیر دعوا و کدورت شما ها نشدن خیلی هم خوبه
منم الان ۱۴ ساله با داداشم قهرم به خاطر دخالت بی‌جای زنش ولی ما خونه بابام اینا همو می‌بینیم با هم حرف نمیزنیم
داره دروغ میبافه استارتر توجه کنید به تایپکای قبلش که درمورد عروسا گفته
یکی از فامیلای شوهرم میگفت دختر عموش رو تو کلاس کنکور دیده بود..فامیلاشون یکی بوده
تعجب کردن یکم از هم آدرس گرفتن دیدن دخترعمو هستن
