سلام دوستان ی وقتایی بعضیاتون میاید تاپیک میزنید خواهر ندارم راهنماییم کنید بچه ها من خواهر دارم مادر دارم اصلا خانواده خوب دارم ولی از اونجایی ک همیشه ی ولی هست بچه ها من ازدواج موفقی نداشتم .
ی سری چیزا هست آدم به خونوادش نگه بهتره برای اینکه اونا واقعا غصه میخورن و من راضی به این امر نیستم.
بچه ها دلم خیلی گرفته
تقریبا ۱۲ ساله ازدواج کردم سنتی. با شوهرم تفاوت خیلی داشتیم سر همین خب بحث های زیادی داشتیم.
همه جوره ساختم.همه جوره هرچی دیدم ریختم تو خودم برای حفظ ظاهر . مشکلات مالی داشتیم ولی بسیار مدیریت کردم تا جایی ک الان هیچ مشکل مالی ک نداریم نسبتا وضع خوبی داریم. شوهرم یکی دوباری سرو گوشش جنبید فهمیدم و فقط گریه کردم و معذرت خواهی کرد و اظهار پشیمونی و بخشیدم.
ی بچه اوردم و دومین بچمو باردارم.
مشکلم اینه هیچ عشقی تو زندگیمون نیس هیچ محبتی
پول هست خونه هست ماشین هست خداروشکر فرزند سالم هست ولی دل خوش نیس
من خیلی چیزا تحمل کردم خیلی صبورم اما احساس میکنم به خودم ظلم بزرگی کردم داغونم
نمیدونم درک میکنید بچه ها یا نه ولی هیچ چیزی منو خوشحال نمیکنه هیچ چیزی بهترین سفر بهترین خرید بهترین مراسم ها هیچچچچچ
از کی من اینجوری شدم
بچه دوممو ک باردار شدم با توجه به اینکه بچه اولم ی مقدار شیطون بود و از صفر تا صدش با خودم خونوادم گفتن نمیخاستی دیگه ولی هیچ کس از دل و خلا های عاطفی من خبر نداره خودمو اینجوری سرگرم کردم و عشق و با بچم تجربه میکنم
حالم بده مشاور خوب اطرافم نیس. اصلا به طلاق فک نمیکنم راهکاری دارید؟