2733
عنوان

عصابم از دست جاریم خورده

868 بازدید | 42 پست

سلام خانوما خوبید 

من تو دوران عقدم و شوهرم بخاطر کارش بیشتر از یک ماهه رفته تهران و ندیدمش 

دیشب مادر شوهرم اینا نذری داشتن و منم دعوت کردن 

جاریم هم از تهران اومدن اینجا 

دیشب آخر شب میخواستم برگردم خونمون اما این جاری انقد التماسم کرد که بمون تو رو خدا پیش من بخواب 

ای اگه نخوابی ازت ناراحت میشم 

بخاطر من و فقط همین یه شب و 

از طرفی ام کلا خانواده شوهرم و شوهرم دوست ندارن من با جاریم زیاد صمیمی باشم و حقم دارن چون فهمیدم حرف زندگی همه و میره میگه این و اون 

خلاصه انقد اصرار کرد منم قبول کردم بمونم 

تو اتاق رفت خواب انداختیم پیش هم و دیگه شروع کرد تعریف کردن 

همه چیز خوب بود تا اینکه گفت شوهرم بهم گفته چرا میخوای جدا بخوابی من امشب میخواستم باهات باشم 😐😐

آقا من خیلی عصابم خورد شد انگار آب سردی ریختن سرم 

بخدا من نمیخواستم از بس التماسم کرد 

الان همش عذاب وجدان دارم چرا موندم 

خیلی بیشعوره چرا اینو بهم گقت که منم انقد خودخوری کنم 



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

امروزم باز اصرار که نهار بمون اما من دیگه نموندم و برگشتم خونمون 


غروب مادر شوهرم زنگ زد بهم که تو رو خدا حرف دلتو پیش فلانی نزنی 

میره به فامیلاشون میگه 

من یه چیزی میدونم که میگم 

منم گفتم مامان جان خیالتون راحت من حرفی نمیزنم ....😑

خب میگفتی برو پیشش بخواب و تمام اعصاب خوردی نداره

شوهرش پیش مادر شوهرم خوابید 

یعنی الان برادر شوهره تو دلش به من چی گفته 

لعنت به این جاری از بس التماسم کرد وگرنه من برا چی موندم اصن 

اخلاقش عین زن عموی منه ،کلا هیچکدوم از حرفاشون جدی نگیر ،حرفی که از زبون شوهرشم زده احتمالا دروغه ،خوبه دستت اومد بهونه بیار از این به بعد ،دلخورم شد چه بهتر ،کلاغ که از باغ قهر کنه ،هزارتا گردو به نفع صاحب باغه

اخلاقش عین زن عموی منه ،کلا هیچکدوم از حرفاشون جدی نگیر ،حرفی که از زبون شوهرشم زده احتمالا دروغه ،خ ...

وای دختر انگار این حرفا و شوهرم نوشته 

دقیقا اونم اینا و میگه 

میگه هر چی میگه جدی نگیرش دروغ میگه 

خدا میدونه چیشده بینشون، میخواسته شوهره رو تحت فشار بزاره 😁😁😁🤭🤭

اونم به واسطه منه بدبخت 🤦🏻‍♀️

دیدی بعضی کارا و انجام میدیم بعدش دیگه تا مدت ها خودخوری میکنیم 

الان من دقیقا اونجوری شدم 

دارم خودخوری میکنم اصلا چرا باید شب بخوابم اونجا وقتی شوهرم نیست 

وقتی خونه خودمون نزدیکه 

وای دختر انگار این حرفا و شوهرم نوشته دقیقا اونم اینا و میگه میگه هر چی میگه جدی نگیرش دروغ میگه

فکر کنم همه خونه ها از این عروسا یکی هست ،واسه ما میومد از زبون عموم یه صغری کبرایی میچید که بیا و ببین ،مامان بزرگم با عموم حرف میزد بنده خدا میگفت ،جان خودم من حرفی نزدم ،انقدر دروغگو و فضول خبرچینه پشتش تو محلشون میگن (اسمش) بی بی سی😂😂

منظورم جاریته که به تو میگه شوهرش گفته چرا پیشش نیست

طبق نظر یکی از کاربرا و شوهرم ، میگن دروغ گفته که شوهرش اینو گفته 

راست میگن فکر کنم 

خیلی چاخان میکنه 

همشم یه جوری وانمود میکنه و برام تعریف میکنه که شوهر من کشته مرده منه و روزی ۱۰ بار منو .... استغفرالله 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز