2733
عنوان

بنظرتون حق با منه یا شوهرم

495 بازدید | 45 پست

یک. سال و نیمه تو عقدیم من شهر اصالت خودمونیم اون برای کار رفته شهر دیگه که چهارشاعت فاصله س یه مدتیه از وقتی دو شیفت می‌ره سرکار حس میکنم دیگ مث قبل نیست باهام وقتشو می‌دونم ندارن اما حتی دیگه مثل قبل مهربونه هم نیست هروقتم بهش گفتم میگه اینجا غذا ندارم تو رفت آمدم(دوساعت هرروز تا کارش رانندگی داره)حتی روزای تعطیلم می‌ره سرکار .به منم تا حدی میده نه کم نه زیاد بیشتر سرمایه گذاری می‌کنه سال دیگ فروردین عروسی مونه خونه هم نداریم هروقت بهش میگم میگه واسه آینده مون دارم تلاش میکنم دوست دارم از دوست داشتنم کم نشده اما من حس میکنم میفهمم دیگه مثل قبل باهام مهربونه نیست آستانه تحملش خیلی کم شده عصبی شده امشب بهش پیله کردم سر توجه نکردنش فردا میخواد میاد یه روز بمونه سر اینکه خونه خانواده اون بخوابیم یا من دعوا کردیم ولی بعدش دعوا رو آورد سمت توجه یه عالمه داد زد سرم عصبی شد حق با منه یا اون؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

درکش کن عزیزم شاید زیرفشار اقتصادی و کار و ایناس .تازه می گی عروسیتونم نزدیکه مبارک باشه ایشالله خوشبخت بشی .به نظرت این همه تایم کاری رو آدم اثر نمیزاره به خدا میزاره .بدون واسه اینکه مسئولیت پدیده و دوست داره و آینده نگره این همه کار میکنه .اون خودش الان نیاز به توجه و همراهیت داره ،

حق باکسی نیست دنبال مقصر نگرداما اگه به توجهه از دوری و خستگی خیلی خیلی خیلی زیاده

اتفاقا سر دوری بیشتر باید توجه کنه که؟من میگم بحث وقتش نیست خدایی زنگشو میزنم ولی انگار از سر باز کنی هه مث قبلا نیست بشینه از سر دل باهام حرف بزنه قبلا مهربونه تر بود الان هم یه چی میگم کلی داد و هوار راه میندازه یکسره از موقعیت بدش میگه .میگه اگه تو بودی جای من میمیردی 

باهاش حرف بزن آروم یا پیام بده با سیاست 

از الان ک نامزدی کاری نکن این دعوا و بحثا عادی شه براتون ...من خیلی پشیمونم از خیلی از فرصت های از دست رفته نامزدی ....الان انقد بیشتر شد ک به طلاق داره میرسه بعد هفت سال ....


خلاصه بهش بگو عزیزم عشقم من درکت میکنم برای زندگیمون به خاطر من داری تلاش میکنی تا آینده مونو بسازیم باهم اما دوست دارم ک حداقل سعی کنی بیشتر برام وقت بزاری بیشتر صداتو بشنوم دلتنگت میشم همش ...مهم نیست خونه ما یا شما مهم اینه کنار هم باشیم ....

سعی کن اینجور موقعیت هارو به فرصت تبدیل کنی حتی اگه خواستی بگو اگه حرفم ناراحتت کرد معذرت میخام قصدم این نبود 

حق با هردوتونه 

تو محبت میخوای . اونم داره از خستگی پاره میشه و دیگه جونی برای محبت نداره

یه کم‌ همو درک کنید مشکلات حل میشن

یه وکیل - مهندسِ فمینیستِ محیط زیستیِ آچار به دست که عاشقِ حیوانات و زندگیه     #حامی_حیوانات #وگان #childfree
درکش کن عزیزم شاید زیرفشار اقتصادی و کار و ایناس .تازه می گی عروسیتونم نزدیکه مبارک باشه ایشالله خوش ...

روزی نه یا ده ساعت سر کاره دندون پزشکی خستگی مارس بالاست دو ساعتم رانندگی می‌کنه تا محل کار غذا هم تعطیل حوصله ندارم درست کنه ینی میگی از فشار کاریشه؟میگم آخه قبلا ک دو شیفت نبود مهربونه تر بود 🥲

[QUOTE=344291891]حق با هردوتونه  تو محبت میخوای . اونم داره از خستگی پاره میشه و دیگه جونی برای محبت نداره یه ...[/QUOمنم همینو گفتم بهش گفتم قبلا بیشتر حرفای محبت آمیز میزدی بهم الان هیچی هرچی م میگی از دل ت نیست انگار کلا بی اعصاب م شده قبلا کنترل ش بیشتر بود الان خیلی اعصابش ضعیف شده 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز